سردار شهید دلها حاج قاسم سلیمانی ( حامی مظلومان و آوارگان- محافظ مرز و ناموس وطن و اسلام)

۰ نظر گزارش تخلف
* چَنگُ، نِی و دَف *" ملتی رو به انقراض میرود که نخست،به فضیلت و دانش بی اعتنا میشود"

عزم او برای تاختن به جبهه های حق عزمی قوی است.در تصمیمش برای رفتن و جنگیدن و نهراسیدن؛ ذره ای تردید دیده نمی شود. حتی تلاش های هم رزمان جوانش برای اینکه او به دل جنگ نتازد هم درتصمیم او کارگر نمی افتد.
جوانی به نام اصغر از هم رزمان حاج قاسم سلیمانی در جبهه نبرد به او می گوید:«نمی شود تا جلو برویم.دارند آنجا را خمپاره می زنند.»
سردار سلیمانی به او می گوید:«یونس به تو زنگ زده است!»
لابد یونس یکی از دوستان و نزدیکان سردار است که دل نگران سلامتی اوست.
تلاش اصغر تمامی ندارد.می گوید:«حاج آقا از اینجا خط را بسته اند.»
سردار سلیمانی با آرامش می گوید:«اشکال نداره،میریم بالا سرشون یه کم جلوتر!صبر کن.»
بالای سر دشمن رفتن برای او با احساس خطر دو خط موازی است.
اصغر می گوید:«جلوتر راه ندارد.می زنند.»
حاج قاسم اما با همان دلیری اش می گوید:«خوب بزنن آقاجون!»
صدای شلیک می آید و اصغر آن را گواه حرفش می گیرد.اما حاج قاسم باز هم با تکیه بر تجربه اش می گوید:«صدای شلیک از سمت دیگر بود! این حرف را نزن. بچه من چهل سال است در جنگ هستم. چی داری می گی تو؟»
حاج قاسم می گوید:«اصغر زشته.تو یا نباید من را اینجا بیاوری، من را از دو تا گلوله می ترسانی؟ نیاین دنبال من.»
سردار با لهجه شیرین کرمانی اش می گوید:«ها ... کشتی منو!»
در برخورد او با هم رزمانش صمیمیتی مثال زدنی موج می زند.
سردار سلیمانی رو به کسی که در حال فیلم گرفتن است می گوید:«ول کن بابا تو رو خدا! یه آدمیم داریم راه می ریم! از راه رفتن عکس نمیگیرن که!»
از نظر خودش نه ابهت سردار سلیمانی بودنش به کار فیلم گرفتن می آید و نه جبروت جنگیدنش! متواضع است. برای نمایش کاری نمی کند. آمده است بجنگد و تا دل دشمن پیش برود.
سردارنقطه ای را نشان می دهد و می گوید آن ها همه مقصدشان همان جاست. دستور برای ادامه عملیات داده می شود.
پایان این کلیپ تکان دهنده ترین صحنه آن است. جایی که سردار سلیمانی روی تک تک سربازان آن منطقه را می بوسد. او معنای حقیقی تواضع را به رخ می کشد. درگیر اسم و رسم وعنوان نیست. مرد عمل است سردار سلیمانی. رفتارش درس است. درس آزادگی و تلاش و تواضع.
منبع سایت : رکنا

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

سردار شهید دلها حاج قاسم سلیمانی ( حامی مظلومان و آوارگان- محافظ مرز و ناموس وطن و اسلام)

۴ لایک
۰ نظر

عزم او برای تاختن به جبهه های حق عزمی قوی است.در تصمیمش برای رفتن و جنگیدن و نهراسیدن؛ ذره ای تردید دیده نمی شود. حتی تلاش های هم رزمان جوانش برای اینکه او به دل جنگ نتازد هم درتصمیم او کارگر نمی افتد.
جوانی به نام اصغر از هم رزمان حاج قاسم سلیمانی در جبهه نبرد به او می گوید:«نمی شود تا جلو برویم.دارند آنجا را خمپاره می زنند.»
سردار سلیمانی به او می گوید:«یونس به تو زنگ زده است!»
لابد یونس یکی از دوستان و نزدیکان سردار است که دل نگران سلامتی اوست.
تلاش اصغر تمامی ندارد.می گوید:«حاج آقا از اینجا خط را بسته اند.»
سردار سلیمانی با آرامش می گوید:«اشکال نداره،میریم بالا سرشون یه کم جلوتر!صبر کن.»
بالای سر دشمن رفتن برای او با احساس خطر دو خط موازی است.
اصغر می گوید:«جلوتر راه ندارد.می زنند.»
حاج قاسم اما با همان دلیری اش می گوید:«خوب بزنن آقاجون!»
صدای شلیک می آید و اصغر آن را گواه حرفش می گیرد.اما حاج قاسم باز هم با تکیه بر تجربه اش می گوید:«صدای شلیک از سمت دیگر بود! این حرف را نزن. بچه من چهل سال است در جنگ هستم. چی داری می گی تو؟»
حاج قاسم می گوید:«اصغر زشته.تو یا نباید من را اینجا بیاوری، من را از دو تا گلوله می ترسانی؟ نیاین دنبال من.»
سردار با لهجه شیرین کرمانی اش می گوید:«ها ... کشتی منو!»
در برخورد او با هم رزمانش صمیمیتی مثال زدنی موج می زند.
سردار سلیمانی رو به کسی که در حال فیلم گرفتن است می گوید:«ول کن بابا تو رو خدا! یه آدمیم داریم راه می ریم! از راه رفتن عکس نمیگیرن که!»
از نظر خودش نه ابهت سردار سلیمانی بودنش به کار فیلم گرفتن می آید و نه جبروت جنگیدنش! متواضع است. برای نمایش کاری نمی کند. آمده است بجنگد و تا دل دشمن پیش برود.
سردارنقطه ای را نشان می دهد و می گوید آن ها همه مقصدشان همان جاست. دستور برای ادامه عملیات داده می شود.
پایان این کلیپ تکان دهنده ترین صحنه آن است. جایی که سردار سلیمانی روی تک تک سربازان آن منطقه را می بوسد. او معنای حقیقی تواضع را به رخ می کشد. درگیر اسم و رسم وعنوان نیست. مرد عمل است سردار سلیمانی. رفتارش درس است. درس آزادگی و تلاش و تواضع.
منبع سایت : رکنا