پیانیست(پارت شانزدهم){قسمت اول}[گزارش نشه لطفا]
پیانیست(پارت شانزدهم)
کت سرمه ای رنگمو پوشیدم و خودمو توی آینه ی قدی اتاقم نگاه کردم. کرواتمو سفت تر کردم و از خونه زدم بیرون، سوار ماشینم شدم و به سمت داخل شهر رانندگی کردم و کنار بزرگترین گلفروشی شهر وایسادم. یه سبد گل رز سفید خریدم و سوار ماشینم شدم و جعبه ی کوچیک سبز رنگی که روی صندلی ماشینم بود و برداشتم و درشو باز کردم و گردنبند نقره ای رنگی رو که توش بود و برداشتم و نگاه کردم پلاک گردنبند یه هلال ماه بود که یه ستاره ی کوچیکو تو بغلش داشت. لبخندی زدمو گردنبند و برگردوندم سرجاشو ماشینو روشن کردم و بعد از طی کردن یه مسیر کوتاه به رستوران پدر سوجین رسیدم. ماشینو خاموش کردم و ازش پیاده شدم و سمت در ورودی رستوران رفتم. هیچ دربونی اونجا نبود برای همین تصمیم گرفتم برم تو رستوران که یه دفه یه گارسن از رستوران اومد بیرون و با دیدن من ابروهاش بالا رفت و گفت :اووه آقای پارک مین سو ، شمایید!
=عاا ، سلام
&بفرمایید داخل رستوران
=نه ممنون راستش اومدم خانم سوجینو ببینم
&اوه خانم مین سوجین، خب راستش ایشون الان تو رستوران نیستن
=نیستن؟ پس کجان؟
&رفتن بیرون اما اینکه دقیقا کجا رفتنو نمیدونم.
$هی پسر بیا داخل کلی کار رو سرمون ریخته
&اوو بله الان میام، خب من دیگه باید برم خدافظ
=بله، خداحافظ
نفس عمیقی کشیدم و از رستوران فاصله گرفتم و سوار ماشینم شدم، یعنی کجا میتونه رفته باشه، مهم نیست همینجا منتظرش میمونم، بالاخره که برمیگرده اون موقع سورپرایزش میکنم
بعدشم بهش اعتراف میکنم و این عشق یه طرفه قدیمی رو به یه عشق دوطرفه تبدیل می کنم.یه ساعت از وقتی که تو ماشین نشسته بودم میگذشت برای همین تصمیم گرفتم که از ماشین پیاده شمو منتظر بمونم. به محض اینکه پیاده شدم یه ماشین خیلی دور از رستوران وایساد و سوجین ازش پیاده شد. خوشحال شدمو در ماشینمو باز کردم. سبد گل و هدیه ی سوجینو برداشتم و درو بستم. گلومو صاف کردمو آماده شدم تا با سوجین روبه رو شم که یه دفه چیزی که دیدم سرجام میخکوبم کرد.مرد راننده از ماشین پیاده شد و یه دسته گلِ رز قرمز و به سوجین داد و یه چیز گفت که سوجین خندش گرفت. مرد دوتا دستاشو رو بازوهای سوجین گذاشتو گونه ی راست سوجینو بوسید و بعد سوار ماشینش شد اما انگار یه چیزی از جیبش شلوارش افتاد زمین به خاطر همین سوجین با صدایی بلند اسمشو صدا زد:" جونگ بوم "مرد به سمت صدا برگشت و چیزی رو که زمین انداخته بود...
نظرات