یه دنیا غم و درد تو سینته مادر - کربلایی جواد مقدم
یه دنیا غم و درد تو سینته مادر
سه ماهی که حالت شده چه رنج آور
بستی چشم کم سوتو میگیری از من روتو
تا میبینی تابوتو چرا تو میخندی
از وقتی که پشت در افتادی شدی مضطر
بار سفر رو مادر تو داری میبندی
دلگیره آسمون وای از فصل خزون
انداخته بینمون فاصله ای مادر
آه ای مادر نرو آه ای مادر نرو
آه ای مادر نرو آه ای مادر نرو
میدونم که از درد شبا تو مینالی
پر از زخمی اما به روت نمیاری
خون میریزه از پهلوت وای از ورم بازوت
تو شکست پهلوت حسن بهم گفته
بی تو مثل زندونه حال و روز این خونه
موم رو نزدی شونه ببین شده آشفته
خواب دیدم بهتری سخته بی مادری
میری و دختری میمونه بی یاور
آه ای مادر نرو آه ای مادر نرو
آه ای مادر نرو آه ای مادر نرو
میخونی نشسته نمازتو مادر
نمیتونی حتی بلندشی از بستر
خورده ترک آیینه این قصه چه سنگینه
بابام داره میبینه چقدر شدی لاغر
اینجوری که معلومه عمر تو لب بومه
پا شو دیگه مظلومه بابام توی این شهر
وا کن چشمات رو پس افتادی از نفس
دنیا واست قفس شده تو این روز ها
آه ای مادر نرو آه ای مادر نرو
آه ای مادر نرو آه ای مادر نرو
نظرات