Volume 0%
Press shift question mark to access a list of keyboard shortcuts
میانبرهای صفحه کلید
پخش/توقفSPACE
افزایش صدا
کاهش صدا
پرش به جلو
پرش به عقب
زیرنویس روشن/خاموشc
تمام صفحه/خروج از حالت تمام صفحهf
بی صدا/با صداm
پرش %0-9
00:00
00:00
00:00
 

وقتی تو مهمونی میدزدنت Prt2

۴ نظر گزارش تخلف
*^____^*bts_ficshot
*^____^*bts_ficshot

ا.ت= مخفف اسم تو
پارت 2(بابت تاخیر ببخشید)
ا.ت
...

نظرات (۴)

Loading...

توضیحات

وقتی تو مهمونی میدزدنت Prt2

۱۲ لایک
۴ نظر

ا.ت= مخفف اسم تو
پارت 2(بابت تاخیر ببخشید)
ا.ت
وقتی بیدار شدن دیدم تهیونگ کارم نشسته بغلم کرده دستمم سفت گرفته. خواستم بلندشم یهو شکمم تیر کشید که اییی بلندی بکشم که باعث شد تهیونگ بیدارشه
+ ا.ت بیدار شدی تکون نخور وگرنه زخمت عفونت میکنه
- ببخشید نمیخواستم اینجوری شه..
+ تقصیر تو نبود ولی دیگه لجبازی نکن اگه نمیشنیدم میخواستی چیکار کنی هاااا؟
بوسه به پیشونیم زدو صبحونه رو آورد از خدافظی کرد
تهیونگ ویو
وقتی با ا.ت خدافظی کردم رفت پیشه اون مردیکه. رسیدم ی دور کتک مفسل کتکش زدم انگشتاشو دونه دونه قطع کردم (یاد وینچنزو افتادم که انگشتای قاتل مامانشو برید افتادم)به بدترین شکل کشتمش
پرش زمانی
ا.ت
واییی بلخره تهیونگ راح شد تمومه دشمنشاش از بین رفتن. قراره به این مناسبت جشن بگیره. برای همین ی لباس مشکی خوشگل پوشیدم و موهام درست کردم ( تو ویدیو میتونین ببینین راستی ویدیو رو دیدم باز اشتباه تایپی داست این کیبور مسخره ی من دوباره قاط زد)
رفتم پیش تهیونگ و باهم وارد سالن مهمونی شدیم.تهیونگ رفت پیش دوستای مافیاش منم خانوما حرف میزدم که یهو برق قطع شد(اوه داستان داره جالب میشه) همه چراغ قوه گوشیشون رو روشن کردن . بادیگاردا منو بردن ب طرف نمیدونستم چیکار کنم تهیونگ داشت بازیر دستاش بحث میکرد و هرچند ثانیه منو نگاه میکرد. باز منو نگاه کردو به بحثشون ادامه دادن که یهو یکی از بادیگاردا رو دهن دستمال گذاشت برد طرفی که تهیونگ نتونه منو ببینه. آخرین چیزی که یادمه اینه که تهیونگ داشت دنبالم میگشت و بعد سیاهی.
وقتی بیدار شدم.......
پایان پارت دوم




بابت تاخیر ببخشید.
چرا میخونی لایککککککککککککک نمیکنی :عصبانی: هااا؟
بدو لایک کن
بوس به کلتون
بای