سریال دولهن قسمت ۹۹ زبان اصلی + خلاصه فارسی در کپشن

۰ نظر گزارش تخلف
سریال دولهن با دوبله فارسی دری و زبان اصلی پخش : شنبه تا چهارشنبه (تهیه شده در کانال تلگرامی دولهن دانلود)

خلاصه فارسی سریال دولهن قسمت ۹۹

هما و هاریش شالو را به خاطر خراب کردن نقشه های درخشانشان سرزنش می کنند! سپس از شالو می خواهند که چینو را آرام کند. شالو با چینو صحبت می کند و برای کار نادرستش از او عذرخواهی می کند. شالو می‌گوید که صرفاً به خاطر اینکه به او گفته شده ، که این دروغ را گفته و از کارش پشیمان است ولی خودش را نیز مقصر می داند. شالو اعتراف می کند که او را واقعا دوست دارد. از طرفی ویدیا از شالو دفاع می کند و به چینو می گوید که او دختر بدی نیست. ساگر نیز چینو را متقاعد می کند که شالو را ببخشد و می گوید که اگر با شالو بماند همیشه خوشحال خواهد بود. چینو از شالو می خواهد که خانه را ترک نکند. سیندورا هما و هاریش را متوقف می کند و به آنها یادآوری می کند که چینو فقط از شالو خواسته بود که بماند و شما نه. با این حال، آنیکت به سیندورا می گوید که حتی آنها هم می توانند بمانند. شیل (دوست سوریلی) با آدم های لات به در خانه سوریلی می‌رود. او به افرادش دستور می دهد که خانه را خالی کنند. سوریلی با دیدن آنها عصبانی می شود اما شیل به او هشدار می دهد که تو هیچی نیستی سوریلی ناامید نمی داند کجا برود. سپس عکس ساگر را می بیند و می گوید که در بحران فقط یک دوست می‌تواند به دوستش کمک کند...

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

سریال دولهن قسمت ۹۹ زبان اصلی + خلاصه فارسی در کپشن

۱ لایک
۰ نظر

خلاصه فارسی سریال دولهن قسمت ۹۹

هما و هاریش شالو را به خاطر خراب کردن نقشه های درخشانشان سرزنش می کنند! سپس از شالو می خواهند که چینو را آرام کند. شالو با چینو صحبت می کند و برای کار نادرستش از او عذرخواهی می کند. شالو می‌گوید که صرفاً به خاطر اینکه به او گفته شده ، که این دروغ را گفته و از کارش پشیمان است ولی خودش را نیز مقصر می داند. شالو اعتراف می کند که او را واقعا دوست دارد. از طرفی ویدیا از شالو دفاع می کند و به چینو می گوید که او دختر بدی نیست. ساگر نیز چینو را متقاعد می کند که شالو را ببخشد و می گوید که اگر با شالو بماند همیشه خوشحال خواهد بود. چینو از شالو می خواهد که خانه را ترک نکند. سیندورا هما و هاریش را متوقف می کند و به آنها یادآوری می کند که چینو فقط از شالو خواسته بود که بماند و شما نه. با این حال، آنیکت به سیندورا می گوید که حتی آنها هم می توانند بمانند. شیل (دوست سوریلی) با آدم های لات به در خانه سوریلی می‌رود. او به افرادش دستور می دهد که خانه را خالی کنند. سوریلی با دیدن آنها عصبانی می شود اما شیل به او هشدار می دهد که تو هیچی نیستی سوریلی ناامید نمی داند کجا برود. سپس عکس ساگر را می بیند و می گوید که در بحران فقط یک دوست می‌تواند به دوستش کمک کند...