در حال بارگذاری ویدیو ...

سریال دولهن قسمت ۸۳ زبان اصلی + خلاصه فارسی در کپشن

سریال دولهن با دوبله فارسی دری و زبان اصلی پخش : شنبه تا چهارشنبه روزی ۵ قسمت

خلاصه فارسی سریال دولهن قسمت ۸۳

ساگر قول خود را به ویدیا به خاطر می آورد و فقط می گوید که معلم انسان بدی بوده است. سیندورا از پلیس می خواهد که با ساگر صحبت نکند زیرا او ترسیده است. آنیکت به سندورا اطمینان می دهد که ویدیا به زودی در این پرونده تبرئه می شود. بهارات به چینو اطلاع می دهد که لاکی چند روز دیگر برای دوربین فیلمبرداری خود می آید. ساگر نگران از چینو می پرسد که در دادگاه برای ویدیا چه اتفاقی می افتد. چینو به او اطمینان می دهد که این فقط یک تصادف بوده است اما ساگر می گوید که ویدیا محکوم خواهد شد. او می خواهد چیز دیگری بگوید اما کوتاه نمی آید. بهارات از او می پرسد آیا چیز دیگری وجود دارد؟ چینو متوجه می شود که ساگر تب دارد اما ساگر می گوید که می خواهد ویدیا را نجات دهد. ساگر با پای برهنه به معبد می رود و نام خداوند را می خواند. ساگر به مادرش اطلاع می دهد که مانند ویدیا ، ۱۱۰ بار دور معبد می رود تا خداوند به ویدیا کمک کند و او به خانه بازگردد. ساگر به خانه باز می گردد و از سیندورا می خواهد که به او اجازه دهد تاج گل را به ویدیا بدهد ، بنابراین او موافقت می کند که او را ببرد. سیندورا از باقی ماندن ویدیا در زندان برای مدت طولانی و دور بودن از خانه و برادرش خوشحال است! درست در همان زمان سیندورا از تلفن معلم تماس تلفنی دریافت می کند و او شوکه می شود! او به سرعت به اتاقش می رود تا تلفن او را جستجو کند. هارش وارد اتاق او می شود و از او می پرسد که آیا او به دنبال تلفن همراه خود است. سیندورا حیرت زده است! هارش به سیندورا می گوید که تو با یک فرد جنایتکار در ارتباط بودی ...

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

سریال دولهن قسمت ۸۳ زبان اصلی + خلاصه فارسی در کپشن

۱ لایک
۰ نظر

خلاصه فارسی سریال دولهن قسمت ۸۳

ساگر قول خود را به ویدیا به خاطر می آورد و فقط می گوید که معلم انسان بدی بوده است. سیندورا از پلیس می خواهد که با ساگر صحبت نکند زیرا او ترسیده است. آنیکت به سندورا اطمینان می دهد که ویدیا به زودی در این پرونده تبرئه می شود. بهارات به چینو اطلاع می دهد که لاکی چند روز دیگر برای دوربین فیلمبرداری خود می آید. ساگر نگران از چینو می پرسد که در دادگاه برای ویدیا چه اتفاقی می افتد. چینو به او اطمینان می دهد که این فقط یک تصادف بوده است اما ساگر می گوید که ویدیا محکوم خواهد شد. او می خواهد چیز دیگری بگوید اما کوتاه نمی آید. بهارات از او می پرسد آیا چیز دیگری وجود دارد؟ چینو متوجه می شود که ساگر تب دارد اما ساگر می گوید که می خواهد ویدیا را نجات دهد. ساگر با پای برهنه به معبد می رود و نام خداوند را می خواند. ساگر به مادرش اطلاع می دهد که مانند ویدیا ، ۱۱۰ بار دور معبد می رود تا خداوند به ویدیا کمک کند و او به خانه بازگردد. ساگر به خانه باز می گردد و از سیندورا می خواهد که به او اجازه دهد تاج گل را به ویدیا بدهد ، بنابراین او موافقت می کند که او را ببرد. سیندورا از باقی ماندن ویدیا در زندان برای مدت طولانی و دور بودن از خانه و برادرش خوشحال است! درست در همان زمان سیندورا از تلفن معلم تماس تلفنی دریافت می کند و او شوکه می شود! او به سرعت به اتاقش می رود تا تلفن او را جستجو کند. هارش وارد اتاق او می شود و از او می پرسد که آیا او به دنبال تلفن همراه خود است. سیندورا حیرت زده است! هارش به سیندورا می گوید که تو با یک فرد جنایتکار در ارتباط بودی ...