(کپشن)My godfather p1
قدم های استوار محکمش رو روی سرامیک های سرد اتاقش می گذاشت و توی فکر عمیقی فرو رفته بود که چرا قبول کرد این کار رو بکنه؟سوالاتی رو که از چند شب پیش ذهنش رو درگیر کرده بود رو از سهون پرسید ولی اون فقط در جوابش گفت فقط کاری رو که میگم رو انجام بده
نمی دونست چرا باید یه دختر سیزده ساله رو به سرپرستی بگیره
...
نظرات