شروع دوران سیاه | دلنوشته
من از اون دوران بسیار سیاه و عمیق و منزوی زندگی ماه ها قبل خوشبختانه زنده بیرون آمدم اما خب سرشت آدمیزاد این است که هیچگاه نمیتوان غم رو جدا کرد و برید و دور انداخت، از نظر من هر چیزی هرگاه ممکنه متضادش رخ بده، حالا چه تبدیل شدن غم به شادی، شلوغی به تنهایی، موفقیت به شکست و زندگی به مرگ و یا هر تناقض دیگری، دقیقا مثل ضربان قلب که مستقیم از طبیعت و جهان هستی نشأت میگیره و به ما میگه که بالا و پایین هایی وجود داره اما جریان داره، سعی میکنم جریان داشته باشم و شنا کنم تو این مسیر، هر چند که سرانجام این رود یک ...
نظرات