Time To Think
Time To Think
نکته: این نوشته از من نیست.. ازش خوشم اومد گذاشتم.
«میگی چیکارش کنم؟! اگه یه تیکه کاغذ بود پارش میکردم. اگه یه بطری بود، میشکستمش. اگ یه دیوار بود خرابش میکردم ولی این قلب منه هیونگ. یه تیکه گوشتِ زنده که هیچجوره بهم وفادار نیست و قصد هم نداره یه ذره باهام راه بیاد. کنترلش از توان من٫ از ظرفیتِ من ٫ از روحیهی من خارجه٫ کل وجودم شده یه برکه پر از ماهیهای مُرده. یا باید بااین تعفن وگنداب کنار بیای یا... ببین من برم هم تو تنها میشی هم من، نذار برم.»
نظرات (۱۷)