خدایا ینی به ارزوم رسیدم؟؟؟ بالاخره سونگمین با رکابی گرفتیم؟؟؟ سونگمین آخوند بودنشو کنار میذاره؟ کپشن

۰ نظر
گزارش تخلف
북쪽의 빛合࿐ زیرِ آوارِ همونی جون میدی که فکر می‌کردی خونته

[زمان شکنجه سونگمین رسیده]

چان: بشین
هان: همینه (تاپ بدون آستین)
هیون: سونگمین عمرا اینو نمیپوشه
جونگین: فقط...

[10 دقیقه قبل از شروع بازی]

لیکسی: [فیلکس شلوار سونگمینو بریده] چطوری میتونم بهش سر بزنم. به افتخار عشق به استی، یک قلب از پشت میبرم. من تا حالا اینکارو انجام ندادم [پشت لباس سونگمین با قیچی یه قلب در میاره ]
چان: داری چیکار میکنی...؟
لیکسی: نظرت چیه؟
چان: پیژامه درست می کنی؟
لیکسی: اوه اره
چان: درست از وسط ببرش! بذار کمکت کنم
لیکسی: بهش فکر نمی کردم
چان: خدایا ما چیکار کردیم

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

خدایا ینی به ارزوم رسیدم؟؟؟ بالاخره سونگمین با رکابی گرفتیم؟؟؟ سونگمین آخوند بودنشو کنار میذاره؟ کپشن

۲ لایک
۰ نظر

[زمان شکنجه سونگمین رسیده]

چان: بشین
هان: همینه (تاپ بدون آستین)
هیون: سونگمین عمرا اینو نمیپوشه
جونگین: فقط...

[10 دقیقه قبل از شروع بازی]

لیکسی: [فیلکس شلوار سونگمینو بریده] چطوری میتونم بهش سر بزنم. به افتخار عشق به استی، یک قلب از پشت میبرم. من تا حالا اینکارو انجام ندادم [پشت لباس سونگمین با قیچی یه قلب در میاره ]
چان: داری چیکار میکنی...؟
لیکسی: نظرت چیه؟
چان: پیژامه درست می کنی؟
لیکسی: اوه اره
چان: درست از وسط ببرش! بذار کمکت کنم
لیکسی: بهش فکر نمی کردم
چان: خدایا ما چیکار کردیم