BTS _ the truth untold

کاور ها

۳ ویدیو
Samin Imany -۳ / ۱

BTS _ the truth untold

۰ نظر گزارش تخلف
Samin Imany
Samin Imany

کاور پیانو آهنگ the truth untold از گروه بی تی اس


این آهنگ برگرفته از یک داستان است. در ابتدا بگم که روستایی ب نام La Citta Di Smerlado در شمال ایتالیا وجود داره که این آهنگ و داستانش به اونجا مربوطه.

داستان آهنگ the truth untold :

در زمان های دور قلعه جدا افتاده ای از این روستا وجود داشته ک مرد بسیار زشت و بدهیبتی در اون زندگی میکرده ک مردم چیز زیادی درمورد اون مرد نمی دونستند اون فرزند نامشروع دوک (حاکم شهر ) بود .دوک عاشق دختر یک باغبان شد ک حاصل عشق اونا همین فرزند بود اما دختر باغبان در هنگام زایمان از دنیا رفت . بعد از اینکه همسر و فرزندان دوک از این قضیه باخبر شدنند میخواستن فرزند نامشروع دوک رابکشند ولی دوک برای محافظت از بچه اون رو ب یه جای دوری می فرسته سال ها میگذره و اون پسر بزرگ میشه .. در تموم اون سال ها شایعاتی بین مردم پخش میشد ولی هیچکس از حقیقت ماجرا خبر نداشت ... مرد تنها در قلعه مخفی شده بود هیچ وقت بیرون نمی رفت چون مردم از قیافه اون میترسیدن و بهش پرخاش میکردن واسه همین اون هیچ وقت خودشو نشون نمی داد و تو قلعه خودشو مخفی کرده بود .. تنها دلخوشی ک اون داشت باغچه گلی بود ک خودش گلاشو کاشته بود و هرروز ب اونا می رسید ... یه روز دختری رو درنزدیکی قلعه دید و تعجب کرد و شب ک شد خودشو ب خواب زد ک ببینه اون دختر چی کار داره اینجا و دید ک دختر از باغچش چن تا گل چید و رفت مرد تعجب کردو عصبانی شد ولی دلش نمی‌خواست ک دختر چهرشو ببینه چن شب گذشت و اون دختر هرشب میومد و گلا رو می چید و مرد خودشو ب خواب میزد و...اون یه شب از روی کنجکاوی تصمیم گرفت ک نقاب بزنه و شنلشو بپوشه و دختر رو تعقیب کنه اون مرد فهمید ک این دختر بیمار و فقیره و این گل هارو میفروشه تا بتونه ب زندگیش ادامه بده اون میخواست ک ب دختر کمک کنه دلش میخواست روش کاشت و نگهداری گل هارو ب اون یاد بده ولی می ترسید ک دختر چهرشو ببینه و از اون بترسه. پس تصمیم گرفت ک خودش گل های بیشتری بکاره و رسیدگی کنه تا دختر بتونه اونا رو ببره و بفروشه . اون گلای زیبا تری کاشت ک دختر بتونه اونا رو گرون تر بفروشه ..... اما اون دختر دیگه برنمیگرده . مدتی میگذره و مرد نگران میشه . صورت خودشو میپوشونه و ب دهکده میره تا دنبال دختر بگرده اما دیر شده بود و دختر مرده بود .... و گلی ک مرد واس اون دختر پرورش داده بود Smerlado نامگذاری شد .

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

BTS _ the truth untold

۱۱ لایک
۰ نظر

کاور پیانو آهنگ the truth untold از گروه بی تی اس


این آهنگ برگرفته از یک داستان است. در ابتدا بگم که روستایی ب نام La Citta Di Smerlado در شمال ایتالیا وجود داره که این آهنگ و داستانش به اونجا مربوطه.

داستان آهنگ the truth untold :

در زمان های دور قلعه جدا افتاده ای از این روستا وجود داشته ک مرد بسیار زشت و بدهیبتی در اون زندگی میکرده ک مردم چیز زیادی درمورد اون مرد نمی دونستند اون فرزند نامشروع دوک (حاکم شهر ) بود .دوک عاشق دختر یک باغبان شد ک حاصل عشق اونا همین فرزند بود اما دختر باغبان در هنگام زایمان از دنیا رفت . بعد از اینکه همسر و فرزندان دوک از این قضیه باخبر شدنند میخواستن فرزند نامشروع دوک رابکشند ولی دوک برای محافظت از بچه اون رو ب یه جای دوری می فرسته سال ها میگذره و اون پسر بزرگ میشه .. در تموم اون سال ها شایعاتی بین مردم پخش میشد ولی هیچکس از حقیقت ماجرا خبر نداشت ... مرد تنها در قلعه مخفی شده بود هیچ وقت بیرون نمی رفت چون مردم از قیافه اون میترسیدن و بهش پرخاش میکردن واسه همین اون هیچ وقت خودشو نشون نمی داد و تو قلعه خودشو مخفی کرده بود .. تنها دلخوشی ک اون داشت باغچه گلی بود ک خودش گلاشو کاشته بود و هرروز ب اونا می رسید ... یه روز دختری رو درنزدیکی قلعه دید و تعجب کرد و شب ک شد خودشو ب خواب زد ک ببینه اون دختر چی کار داره اینجا و دید ک دختر از باغچش چن تا گل چید و رفت مرد تعجب کردو عصبانی شد ولی دلش نمی‌خواست ک دختر چهرشو ببینه چن شب گذشت و اون دختر هرشب میومد و گلا رو می چید و مرد خودشو ب خواب میزد و...اون یه شب از روی کنجکاوی تصمیم گرفت ک نقاب بزنه و شنلشو بپوشه و دختر رو تعقیب کنه اون مرد فهمید ک این دختر بیمار و فقیره و این گل هارو میفروشه تا بتونه ب زندگیش ادامه بده اون میخواست ک ب دختر کمک کنه دلش میخواست روش کاشت و نگهداری گل هارو ب اون یاد بده ولی می ترسید ک دختر چهرشو ببینه و از اون بترسه. پس تصمیم گرفت ک خودش گل های بیشتری بکاره و رسیدگی کنه تا دختر بتونه اونا رو ببره و بفروشه . اون گلای زیبا تری کاشت ک دختر بتونه اونا رو گرون تر بفروشه ..... اما اون دختر دیگه برنمیگرده . مدتی میگذره و مرد نگران میشه . صورت خودشو میپوشونه و ب دهکده میره تا دنبال دختر بگرده اما دیر شده بود و دختر مرده بود .... و گلی ک مرد واس اون دختر پرورش داده بود Smerlado نامگذاری شد .

موسیقی و هنر