سلام...
کامنت های همتون رو دیدم...
ممنون از اینکه نگرانم بودید و سعی کردید بهم حس خوب بدید*قلب*
توی این مدت سعی کردم بهتر شم... اما ظاهرا به زمان بیشتری نیاز دارم.....
کامنت های همه رو خوندم.... بیشترتون نگران بودید و سعی داشتید بهم حس خوب بدید....
بعضی ها هم درخواستی داشتید... و یک نفر هم بود که احتمالا فکر میکنه من دارم ادا درمیارم که توجه بخرم...
از کسایی که حس خوب دادن خیلی خیلی ممنونم....
اون دوستی ک درخواستی میخواستی هر موقع برگشتم همه لایو هارو میزارم...
ولی اون دوستی که نظر متفاوت داشتی... درد های همه باهم یکسان نیست... تو تجربه های من رو نداشتی منم تجربه های کس دیگه ای رو نداشتم پس نمیتونیم دقیقا میزان درد هم رو درک کنیم...
من وقتی پنج سالم بود یه تجربه وحشتناک داشتم که باید بعدش توجه زیادی میگرفتم اما از اونجایی که مامانم اون زمان یه بچه 3 ساله داشت و باردار بود متوجه دردم نشد.... من دقیقا 10 سال اون حس رو از دوستای تاکسیکم گدایی کردم... وقتی 9 سالم شد فهمیدم اون اتفاق توی 5 سالگیم چیزی نبوده که فکر میکردم... یه اتفاق خیلی بدتر بوده...
من از اون موقع افسردگی گرفتم... و طی این چند سال حالم بدتر و بدتر شد...
با روانشناسم حرف زدم این چند مدت... حالم بهتره اما هنوز به مرحله خوب بودن نرسیدم... فقط یکم از مرحله فروپاشی شدید فاصله گرفتم...
البته اگر کارهای عجیبم رو فاکتور بگیرم...
راجب خودکشی... راستش همین یک ساعت پیش قرص ها و تیغی که چند وقت پیش برداشتم رو دور انداختم... اما طی این مدت به خودم اسیب زیادی زدم...
چند جای دستام رو عمدا سوزوندم... با تیغ چند جای بدنم رو زخم کردم ..... و چند شب پیش بی دلیل نصف موهام رو کندم....
ولی این بین یه تصمیم مهم گرفتم... من باید از دست خونوادم که باعث این حالمن و مدام من رو بدتر میکنن فرار کنم... پس میخوام تمرکزم رو بذارم روی این چند ماه شاید کنکور قبول شم و دور شم ازشون....
با برگشتن اعضا بر میگردم... ولی احتمالا تا فردا یکی دو بار دیگه سر بزنم اینجا...
ولی موقع کامبک ژاپنی اسکیز و البوم Echo جین ترک هارو میزارم....
ممنون که بهم حس خوب دادید و معذرت میخوام که نگرانتون کردم....