میتیلز قسمت 39

۴ نظر گزارش تخلف
Armita-m
Armita-m

…: خوب شد جاخالی دادم
سلتی: اینجا چیکار میکنی؟
موزالی:من از اول اینجا بودم
سلتی: یعنی چی؟
موزالی: از وقتی که اومدی … گیریسور پیشت بودم . تاحالا به این فکر کردی که چرا به اینجا اومدی؟چرا از توی پیشگویی اسم تو در اومد؟ یا چطوریه که تو زیر نظر منی؟
سلتی: یعنی تمام اون اتفاقا تقصیر تو بود؟
موزالی: دقیقااااا اما میدونی چرا؟
موزالی خندید و گفت: چطوره از اون بپرسی؟
به پشت سر سلتی اشاره کرد
لوکاس: نکته ی خوبی بود روانی
موزالی:پس براش توضیح بده
لوکاس: باشه … البته بعد از کشتن تو
لبخند موزالی روی لبش بیشتر شد و گفت: باشه …بی مصرف
هاله ی اتیش دور لوکاس بیشتر شد
لوکاس: که اینطور… مثل اینکه خیلی دلت میخواد استخوناتو بشکنم
لوکاس اروم به طرف موزالی رفت اما قبل از اینکه نزدیکش شه لوکاس پرت شد عقب ، موزالی هم پرت شد عقب
…: خل و چلا شیطونه میگه دستگیرتون کنم
سلتی: شما…
…: من دِنیرا ام بازرس ویژه ی سلطنتی
موزالی بلند شد و گفت: سوسک مزاحم… بعدا به مبارزمون ادامه میدیم
اینو گفت و توی یه لحظه غیب شد

نظرات (۴)

Loading...

توضیحات

میتیلز قسمت 39

۵ لایک
۴ نظر

…: خوب شد جاخالی دادم
سلتی: اینجا چیکار میکنی؟
موزالی:من از اول اینجا بودم
سلتی: یعنی چی؟
موزالی: از وقتی که اومدی … گیریسور پیشت بودم . تاحالا به این فکر کردی که چرا به اینجا اومدی؟چرا از توی پیشگویی اسم تو در اومد؟ یا چطوریه که تو زیر نظر منی؟
سلتی: یعنی تمام اون اتفاقا تقصیر تو بود؟
موزالی: دقیقااااا اما میدونی چرا؟
موزالی خندید و گفت: چطوره از اون بپرسی؟
به پشت سر سلتی اشاره کرد
لوکاس: نکته ی خوبی بود روانی
موزالی:پس براش توضیح بده
لوکاس: باشه … البته بعد از کشتن تو
لبخند موزالی روی لبش بیشتر شد و گفت: باشه …بی مصرف
هاله ی اتیش دور لوکاس بیشتر شد
لوکاس: که اینطور… مثل اینکه خیلی دلت میخواد استخوناتو بشکنم
لوکاس اروم به طرف موزالی رفت اما قبل از اینکه نزدیکش شه لوکاس پرت شد عقب ، موزالی هم پرت شد عقب
…: خل و چلا شیطونه میگه دستگیرتون کنم
سلتی: شما…
…: من دِنیرا ام بازرس ویژه ی سلطنتی
موزالی بلند شد و گفت: سوسک مزاحم… بعدا به مبارزمون ادامه میدیم
اینو گفت و توی یه لحظه غیب شد