داستان فریدون و ضحاک | شاهنامه | قسمت اول
داستان فریدون و ضحاک یکی از افسانههای کهن و جذاب شاهنامه فردوسی است که نمادی از نبرد خیر و شر در فرهنگ ایرانیان است. ضحاک، پادشاهی ستمگر و ظالم بود که به واسطه وسوسه اهریمن، مارهایی بر شانههایش رشد کردند. برای زنده ماندن، او مجبور بود هر روز مغز جوانان را به مارها بدهد و به همین دلیل ظلم و کشتار زیادی در کشورش به پا کرد.
اما در این میان، فریدون به عنوان قهرمانی شجاع و عدالتخواه ظهور میکند. او با کمک کاوه آهنگر، که نماد مقاومت مردم در برابر ظلم است، قیام میکند. فریدون با استفاده از نیروی ایمان و قدرت خویش، موفق میشود ضحاک را شکست دهد و او را در کوه دماوند زندانی کند.
این داستان علاوه بر نمایش مبارزه میان نیروهای خیر و شر، پیامی از امید و اتحاد مردم برای مبارزه با ظلم و استبداد دارد. فریدون نماد پیروزی حق بر باطل است و ضحاک نماد حکومتهای ستمگر و فاسد. این افسانه قرنهاست که در فرهنگ ایرانیان جاودانه شده و ارزشهای انسانی مانند شجاعت، عدالت و آزادیخواهی را برجسته میکند.
نظرات