MoonBin...In The Stars
گاهی دلتنگی فقط یک کلمه میشود...درد که از حد بگذرد...دیگر حس نمیشود....دیگر فریاد نمیشود....تبدیل به بغضی و سکوتی میشود که روزی....شاید یک روزی.....به پایان برساند هر چیزی را.
*****
قاصدک ها
گفته بودی دلتنگی هایم را با قاصدک ها قسمت کنم تا به گوش تو برسانند
می گفتی قاصدک ها گوش شنوا دارند
غم هایت را در گوششان زمزمه کن و به باد بسپار
من اکنون صاحب دشتی قاصدکم
اما مگر نمی دانستی قاصدک های خیس از اشک میمیرند...
.
.
.
یک ساااال گذشت...به همین سرعت...انگار همین دیروز بود...که میخندیدی...حرف میزدی...برای اجراها تمرین میکردی...و کنار خانواده و دوستان و اونوو و خواهرت بودی...کنارشون بودی..... و حالا یک سااااال گذشت...... چه ماه تو آسمون چه قاصدک روی زمین...همه شون به یادتن :( ....... مونبین...یه چیزی بگمممم :) ....ببخشییید اما جات اینجاااا...خیلی خاااالییییه :(
و امشب...31 فروردین یا 19 آپریل....شبی بود که از ستاره های آسترو و آروها...ماه شون...رفیق و دوست خوش قلب و خندونشون...چشماش بست...و به یه ماه تو آسمون تبدیل شد...
نظرات (۳۰)