سریال دولهن قسمت ۱۰۶ زبان اصلی + خلاصه فارسی در کپشن

۰ نظر گزارش تخلف
سریال دولهن با دوبله فارسی دری و زبان اصلی پخش : شنبه تا چهارشنبه (تهیه شده در کانال تلگرامی دولهن دانلود)

خلاصه فارسی سریال دولهن قسمت ۱۰۶

سمیر برای برداشتن عروسک از کمد بالا می رود اما نمی تواند. در این میان پرونده ای که سندورا در کمد گذاشته بود می افتد و سمیر آن را برمی دارد و پایین می آید. از سوی دیگر، ویدیا قول می دهد که ساگر را متقاعد کند تا با فرزندش در خانه بماند. سمیر به طور تصادفی مدارک را رها می کند و آنیکت می رود تا آن را بیاورد. سیندورا با دیدن پرونده نگران می شود و برای منحرف کردن توجه آنیکت، گلدان ها را رها می کند. سپس به آنیکت می گوید که این همان پرونده ای است که شب قبل به او نشان داده بود. سیندورا و سوریلی راحت می شوند. ساگر علیرغم تلاش های ویدیا برای آرام کردن او همچنان به عبوس شدن ادامه می دهد. سوریلی از دیدن این اتفاق خوشحال می شود اما سیندورا به او هشدار می دهد که شکستن پیوند محکمی که بین ساگر و ویدیا بسیار دشوار خواهد بود. سوریلی از سیندورا می پرسد ویدیا در چه ساعتی به عبادتگاه می رود. ساگر نمی تواند بدون ویدیا بخوابد، بنابراین در را باز می کند و به او اجازه می دهد وارد شود. صبح روز بعد، ویدیا به عبادتگاه می رود و از دیدن سوریلی که در عبادتگاه است شگفت زده می شود. سوریلی نزری را به اوما و ساگر می دهد اما ساگر از قبولش امتناع می ورزد. او از سمیر می خواهد که پاهای اوما و ویدیا را لمس کند. سپس از سمیر می خواهد که به پای ساگر دست بزند اما او به سمیر سرزنش و بدگویی می کند. سوریلی به ویدیا می گوید که با او بدرفتاری می کرد زیرا از دیدن ساگر و او در کنار هم متنفر بود. با این حال، سوریلی به ویدیا قول می دهد که دیگر سر راه او قرار نگیرد. سپس سوریلی با خود می‌گوید که می‌داند وعده دروغین او روی ویدیا تأثیر می‌گذارد و عهد می‌کند که از نیت ویدیا برای جایگزینی خودش بجای ویدیا در زندگی ساگر استفاده کند!....

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

سریال دولهن قسمت ۱۰۶ زبان اصلی + خلاصه فارسی در کپشن

۱ لایک
۰ نظر

خلاصه فارسی سریال دولهن قسمت ۱۰۶

سمیر برای برداشتن عروسک از کمد بالا می رود اما نمی تواند. در این میان پرونده ای که سندورا در کمد گذاشته بود می افتد و سمیر آن را برمی دارد و پایین می آید. از سوی دیگر، ویدیا قول می دهد که ساگر را متقاعد کند تا با فرزندش در خانه بماند. سمیر به طور تصادفی مدارک را رها می کند و آنیکت می رود تا آن را بیاورد. سیندورا با دیدن پرونده نگران می شود و برای منحرف کردن توجه آنیکت، گلدان ها را رها می کند. سپس به آنیکت می گوید که این همان پرونده ای است که شب قبل به او نشان داده بود. سیندورا و سوریلی راحت می شوند. ساگر علیرغم تلاش های ویدیا برای آرام کردن او همچنان به عبوس شدن ادامه می دهد. سوریلی از دیدن این اتفاق خوشحال می شود اما سیندورا به او هشدار می دهد که شکستن پیوند محکمی که بین ساگر و ویدیا بسیار دشوار خواهد بود. سوریلی از سیندورا می پرسد ویدیا در چه ساعتی به عبادتگاه می رود. ساگر نمی تواند بدون ویدیا بخوابد، بنابراین در را باز می کند و به او اجازه می دهد وارد شود. صبح روز بعد، ویدیا به عبادتگاه می رود و از دیدن سوریلی که در عبادتگاه است شگفت زده می شود. سوریلی نزری را به اوما و ساگر می دهد اما ساگر از قبولش امتناع می ورزد. او از سمیر می خواهد که پاهای اوما و ویدیا را لمس کند. سپس از سمیر می خواهد که به پای ساگر دست بزند اما او به سمیر سرزنش و بدگویی می کند. سوریلی به ویدیا می گوید که با او بدرفتاری می کرد زیرا از دیدن ساگر و او در کنار هم متنفر بود. با این حال، سوریلی به ویدیا قول می دهد که دیگر سر راه او قرار نگیرد. سپس سوریلی با خود می‌گوید که می‌داند وعده دروغین او روی ویدیا تأثیر می‌گذارد و عهد می‌کند که از نیت ویدیا برای جایگزینی خودش بجای ویدیا در زندگی ساگر استفاده کند!....