پارت آخر
وقتی تارو حواسش به تاپکی و ویهان بود ،شرادها یه سینی دستش بود که پرتاب کرد سمت تارو و ویهان تونست همه رو نجات بده و بعد تارو اسلحه رو گذاشت رو سر ویهان...
وسوندرا متعجب بود از پسری که دوسش داشت و بهش افتخار میکرد یه اسلحه تو جیب شوهرش بود برداشت و سمت تارو گرفت و گفت من اشتباه کردم گذاشتم بشینی پای سفره عقد اسلحه رو بنداز وگرنه شلیک میکنم ...
کلی صحبت کردن تا آخر وسوندرا شلیک کرد سمت تارو ولی ویهان تیر خورد میگین چرااااااااااااا چون خودشو سپر تارو کرد تا تیر نخورده...
خوووووب من چند وقت نمیتونم بیام معلوم نیست یه روز یا ده روز یا صد روز بستگی به کارم داره این آخرین کلیپ منه تا امروز، میام بازم دوستووووون دارم و موفق باشید گلای من ...
درضمن لایک من کمه هااااااااا اصلا راضی نیستم
بای بای