یادم‌‍ه

E.oneهمون رضا
E.oneهمون رضا

یادم‌‍ه خدای مهربونی هم بود، جز اون هیچکسی نبود. همه سکته کرده بودند.
یادم‌‍ه ساختمون‌ها بلند بودند و همه خواستند به خدا برسند. بادی وزید، افتادند و سکته کردند.
یادم‌‍ه شادتر از همیشه رویاهاش رو می‌دید. الکی هوس کرد و سکته کرد.
یادم‌‍ه همیشه اتفاق خوب می‌افتاد. این‌ها هم مبهم و به اتفاق افتادند.
یادم‌‍ه یه کلاغی هم بود، نماد مرگ بود. همونم سکته کرد.
یادم‌‍ه یه کلاغی هم بود، به ته قصه نمی‌رسید. این بار رسید و خودکشی کرد.

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

یادم‌‍ه

۹ لایک
۰ نظر

یادم‌‍ه خدای مهربونی هم بود، جز اون هیچکسی نبود. همه سکته کرده بودند.
یادم‌‍ه ساختمون‌ها بلند بودند و همه خواستند به خدا برسند. بادی وزید، افتادند و سکته کردند.
یادم‌‍ه شادتر از همیشه رویاهاش رو می‌دید. الکی هوس کرد و سکته کرد.
یادم‌‍ه همیشه اتفاق خوب می‌افتاد. این‌ها هم مبهم و به اتفاق افتادند.
یادم‌‍ه یه کلاغی هم بود، نماد مرگ بود. همونم سکته کرد.
یادم‌‍ه یه کلاغی هم بود، به ته قصه نمی‌رسید. این بار رسید و خودکشی کرد.