در تاریکی شب سایه ای دیو مانند به چشمم خورد
هرچه جلوتر رفتم دلم بیشتر بانگ میزد و نفسم در سینه حبس میشد
با رسیدن به باریکه نور چشمم به شانه خم شده اش خورد
به شانه فرهادی که در دل تاریکی غم هایش را کول کرده بود و سنگینی کوله بارش سایه اش را بزرگ تر از همیشه کرده بود
آرام بغلش کردم و دست بر کمرش زدم
به سایه نگاه انداختم دیگر خبری از آن دیو نبود
فرهاد فقط خسته یک آغوش و گریستن بر شانه کسی بود و در دل فریاد میزد،
برای تو میمیرم و زنده میشوم و به پایت گریه میکنم و میخندم ولی حیف که خواهش های من بی فایده بود...♡
1402.05.27_
اول از همه باید به ریحانه نازم خسته نباشید بگم و ازش ممنون باشم که منو دعوت به ساخت این همه زیبایی کرد
یکی از خاطره انگیز ترین و زیباترین همکاری هارو برام رقم زدی نمیدونم از اخلاق خوبت تعریف کنم یا از پارت قشنگت؟
در کل خیلی دوستش دارم و منتظر همکاری های اینده امونم میدونی که چقدر خودت و کارات رو دوست دارم دیگه؟
مرسی واسه همه چی مهربونم مرسی که تحملم کردی و این کار قشنگ رو باهام رقم زدی
https://www.namasha.com/Reyhaneh.r.p.t

و در آخر با کمال پررویی می‌خوام سهم خودم از میکس رو تقدیم کنم به چندتا از خاص ترین هام..... واقعا شرمنده ام چون نمی‌دونم کی میتونم دوباره دست به تدوین بشم..... اما تقدیمی اصلی هنوز سر جاشه برای همین گفتم فعلا از فرصت استفاده کنم و این رو تقدیم کنم به
استاد کوچولوی حرفه ایم
https://www.namasha.com/sana.mix

بهترین ارورای قلبم

https://www.namasha.com/samaa.com

مهسا بانوی خفنم
https://www.namasha.com/Mahsa7korea

و ترانه بانوی با استعدادم
https://www.namasha.com/Camomileflower

مرسی که همیشه هستین!