میسا:تو فقط وایسا و ببین که لباست چه شکلی میشه...
ریکو:اگه بد باشه...
میسا:چی میشه؟
ریکو:میکشمت...
میسا:ممنون از لطفت
ریکو:خخخخ
شینا:بسه دیگه...
راینا:خفه شید....همتون...
ریکو:سوبارو شماره2 وارد میشود
سوبارو:هی!مگه من چمه؟؟؟
ریکو:تو خودت اخلاقتو نمیشناسی که...
سوبارو:اخلاق من چیزیش نیست که... هست؟
شینا:این حالش الان میزون نیس نمیفهمه چی میگه
سوبارو:خودت نمیفهمی....
ریکو:خفه شین دیگه ابرومونو بردین.کامل و بدون هیچ نقصی....
شینا:هروقت گفتن خاک انداز تو خودتو وسط بنداز
میسا:خخخخ بس کنین دیگه...یا مجبورم با راه های دیگه ای وارد عمل بشم
و همه این اتفاقات در حالتی می افتاد که همه خیلی رسمی روی صندلی ها نشسته بودن و زیرلب همدیگرو فحش بارون میکردن
ریکو:تو که برو بمیر اصن...
میسا:با کی بودی گلم؟؟؟
ریکو:با یه خری به اسم میسا
میسا یدونه با پاش محکم میزنه تو پای ریکو
ریکو:اییییی
میسا:گفتی با کی بودی؟؟؟
ریکو:بمیر...بزار پامونو از این ساختمون بزاریم بیرون.ادمت میکنم میسا
میسا:پس منتظرم
ریکو:عوضی...
میسا:از تو عوضی تر؟
ریکو:تو حتی از شینا هم عوضی تری
شینا:هی!چرا منو حداکثر قرار میدین؟ عوضی تر از منم هستا!
میسا:خخخخخخخخخ
ریکو:اخه دختر کی میتونه از تو عوضی تر باشه؟
شینا:نمونه های زیادی هست مثلا همین دایانا.زده رو دست حداکثر های جهان
دایانا با نیش در حد چی باز:نظر لطفته واقعا...
ریکو:خخخخخ چه ذوقی هم میکنه
دایانا:خخخخ
شینا:بچه ها ساعت چنده؟
دایانا:9
ریکو:9شب؟زمان چقدر زود میگذره...
شو:یک ساعت شده که اومدیم اینجا؟
ریکو:سالمی؟
شو:اره.چطور مگه؟
ریکو:یه سوالایی میپرسی ادم به اینکه در سلامت کامل به سر میبری شک میکنه. ولی خوب حق هم داری....امروز زمان خیلی زود میگذره