مداحی 2 ( شهید ابراهیم هادی )
... خیلی جالب و سوزناک بود.از ابراهیم خواستم که در هیئت همان اشعار را به همان سبک بخواند اما زیر بار نرفت! می گفت:اینجا مداح دارند،من هم که اصلا صدای خوبی ندارم،بی خیال شو ...
اما می دانستم هر وقت کاری بوی غیر خدا بدهد یا باعث مطرح شدنش شود ترک می کند.در مداحی عادات جالبی داشت.به بلندگو،اکو و ... مقید نبود.بارها می شد که بدون بلندگو می خواند.
در سینه زنی خیلی محکم سینه می زد می گفت:اهل بیت همه وجودشان را برای اسلام دادند.ما همین سینه زنی را باید خوب انجام دهیم.
در عروسی ها و در عزاها هر جا می دید وظیفه اش خواندن است می خواند.اما اگر می فهمید به غیر از او مداح دیگری هست،نمی خواند و بیشتر به دنبال استفاده بود.
ابراهیم مصداق حدیث نورانی امام رضا(ع) بود که می فرمایند:«هر کس برای مصادب ما گریه کند و دیگران را بگریاند،هر چند یک نفر باشد اجر او با خدا خواهد بود.
هر که در مصیبت ما چشمانش اشک آلود شود و بگرید،خداوند او را با ما محشور خواهد کرد.»
در عزاداری ها حال خوشی داشت.خیلی ها با وجود ابراهیم و عزاداری او شور و حال خاصی پیدا می کردند.
ابراهیم هر جایی که بود آنجا را کربلا می کرد! گریه ها و ناله های ابراهیم شور عجیبی ایجاد می کرد! نمونه آن در اربعین سال ۱۳۶۱ در هیئت عاشقان حسین (ع) بود.
بچه های هیئتی هرگز آن روز را فراموش نمی کنند.ابراهیم ذکر حضرت زینب (س) را می گفت.
او شور عجیبی به مجلس داده بود.بعد هم از حال رفت و غش کرد! آن روز حالتی در بچه ها پیدا شد که دیگر ندیدیم....
شادی روح شهدا صلوات :)
نظرات (۲)