سریال دولهن قسمت ۱۰۰ زبان اصلی + خلاصه فارسی در کپشن

۰ نظر گزارش تخلف
سریال دولهن با دوبله فارسی دری و زبان اصلی پخش : شنبه تا چهارشنبه (تهیه شده در کانال تلگرامی دولهن دانلود)

خلاصه فارسی سریال دولهن قسمت ۱۰۰

ویدیا و ساگر یکدیگر را به خاطر متقاعد کردن چینو برای بخشیدن شالو تحسین می کنند. ویدیا و ساگر در معبد نذرهای خودشان رو به آدم های فقیر می دهند. وقتی از معبد پایین می آیند، شخصی در ماشین با انگشتش به ویدیا اشاره می کند. ویدیا کودک را صدا می زند تا به او هدیه بدهد و درست در آن موقع می بیند که یک ماشین جیپ به سمت او می رود اما ویدیا موفق می شود که او را نجات دهد. ویدیا به چینو و ساگر می گوید که بچه را به خانه می برند تا حالش بهتر شود و آنها را از خانواده اش مطلع کند. شخصی که در ماشین است همه اینها را تماشا می کند. ویدیا او را به خانه می آورد و او را متقاعد می کند که غذا بخورد. ویدیا به چینو اطلاع می دهد که آنیکت پلیس را احضار کرده است. آنیکت با دیدن سوریلی در آستانه در خانه تعجب می کنند. همه شوکه شده اند! سوریلی از خانواده ساگر برای نجات فرزندش تشکر می کند و می گوید عجیب است که چگونه سرنوشت ، پسرش سمیر را به این خانه آورده است. وقتی پلیس از سوریلی می پرسد که پدر بچه کیست، سوریلی پاسخ می دهد که ساگر است!....

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

سریال دولهن قسمت ۱۰۰ زبان اصلی + خلاصه فارسی در کپشن

۱ لایک
۰ نظر

خلاصه فارسی سریال دولهن قسمت ۱۰۰

ویدیا و ساگر یکدیگر را به خاطر متقاعد کردن چینو برای بخشیدن شالو تحسین می کنند. ویدیا و ساگر در معبد نذرهای خودشان رو به آدم های فقیر می دهند. وقتی از معبد پایین می آیند، شخصی در ماشین با انگشتش به ویدیا اشاره می کند. ویدیا کودک را صدا می زند تا به او هدیه بدهد و درست در آن موقع می بیند که یک ماشین جیپ به سمت او می رود اما ویدیا موفق می شود که او را نجات دهد. ویدیا به چینو و ساگر می گوید که بچه را به خانه می برند تا حالش بهتر شود و آنها را از خانواده اش مطلع کند. شخصی که در ماشین است همه اینها را تماشا می کند. ویدیا او را به خانه می آورد و او را متقاعد می کند که غذا بخورد. ویدیا به چینو اطلاع می دهد که آنیکت پلیس را احضار کرده است. آنیکت با دیدن سوریلی در آستانه در خانه تعجب می کنند. همه شوکه شده اند! سوریلی از خانواده ساگر برای نجات فرزندش تشکر می کند و می گوید عجیب است که چگونه سرنوشت ، پسرش سمیر را به این خانه آورده است. وقتی پلیس از سوریلی می پرسد که پدر بچه کیست، سوریلی پاسخ می دهد که ساگر است!....