میکس عاشقانه و مخصوص من از آیو عزیز که خیلی دوسش دارم + شعر جدید از خودم
آغوش های مرگبار:
دیروز یک گذشته دور دست بود
امروز به نظر نا آشنا
فردا وحشت آور
جهان در میان شعله های نابودی غلط میزند
هر پلک زدنی
شیشه عمری میشکند
بازار گورکنی رونق میگیرد
مرده ای دیگر بی کفن در گور میرود
آمار کشته هایمان ،تاریخ را رقم میزند
رهبر این کشتار ها ، در چین متولد میشود
بدون هیچ ارتشی ، مرز های قلمرو اش را گسترش میدهد
حتی هیتلر نیزبه احترامش ایستاده است
نا محسوس عمل میکند
چون شیر نعره نمی کشد
تکنیک جنگی اش به موریانه می ماند
کلبه چوبی را از درون ویران میکند
پس از آنکه اسباب عروج مان را فراهم نمود
در حالی که با قدم های نحس اش
آرزو ها و رویا های جوانان را لگد مال میکند
به سرزمین اش باز میگردد
وسرگذشتمان اینگونه بر پرده سینما های آیندگان نقش میبندد
« آغوش های مرگبار »
مرداد 99
شقایق -خ
نظرات (۲۸)