قسمت دوم داستان سرنوشت اشتباه

۱۶ نظر گزارش تخلف
Minori♬subaru♪Estellaکمتر میام
Minori♬subaru♪Estellaکمتر میام

تق تق تق

_ بله ؟؟

منشی : خانم لی توی یکی از بخشای اداری مشکلی به وجود اومده

_ الان میام

صدای تق تق پاشنه ی چکمه های مشکی و بلند سویانگ همه رو ساکت کرد .

یه شلوارک کتون کوتاه مشکی با یه بلیز یقه اسکی استین حلقه ی کاملا ساده و یه کت کوتاه و چکمه های مشکی که تا 2 سانت پایین زانوش بود پوشیده بود .

سویانگ : اینجا چه خبره ؟؟؟؟؟

همون موقع هیون کی از در پشتی وارد سالن شد

سویانگ دست به سینه وایساد و پوفی از سر کلافگی کشید

_ اوووف اقای مزاحمم تشریف اووردن

هیون کی که کاملا مشخص بود داره حرص میخوره ذل زده بود به زمین .

هیون کی : تو برو من خودم حلش میکنم

سویانگ : باشه . میخوام ببینم عرضه شو داری یا نه .

و از اونجا دور شد

ماریا : دختره ی احمق کله شق خر بزغاله گاو نفهم

سویانگ : ممنون . نظر لطفتونه

ماریا : احمق . این چه غلطی بود کردی / میخوای چیکار کنی اخه . شیطونه میگه..

سویانگ : ماریا هیس بده

ماریا : دختره ی خر الاغ

سویانگ : ماریا ؟؟ دخترکم ؟؟ خفههه میشی ؟

ماریا : اگه مردی انتظار نداشته باش بیام تشیع جنازت

سویانگ : وااای ماریا واقعا این لطف بزرگو در حق من میکنی ؟ ازت ممنونم

ماریا : کوفت

و از سویانگ دور شد

سویانگ : یه جوری میگن انگار میخوام رئیس جمهورو ترور کنم

نظرات (۱۶)

Loading...

توضیحات

قسمت دوم داستان سرنوشت اشتباه

۱۱ لایک
۱۶ نظر

تق تق تق

_ بله ؟؟

منشی : خانم لی توی یکی از بخشای اداری مشکلی به وجود اومده

_ الان میام

صدای تق تق پاشنه ی چکمه های مشکی و بلند سویانگ همه رو ساکت کرد .

یه شلوارک کتون کوتاه مشکی با یه بلیز یقه اسکی استین حلقه ی کاملا ساده و یه کت کوتاه و چکمه های مشکی که تا 2 سانت پایین زانوش بود پوشیده بود .

سویانگ : اینجا چه خبره ؟؟؟؟؟

همون موقع هیون کی از در پشتی وارد سالن شد

سویانگ دست به سینه وایساد و پوفی از سر کلافگی کشید

_ اوووف اقای مزاحمم تشریف اووردن

هیون کی که کاملا مشخص بود داره حرص میخوره ذل زده بود به زمین .

هیون کی : تو برو من خودم حلش میکنم

سویانگ : باشه . میخوام ببینم عرضه شو داری یا نه .

و از اونجا دور شد

ماریا : دختره ی احمق کله شق خر بزغاله گاو نفهم

سویانگ : ممنون . نظر لطفتونه

ماریا : احمق . این چه غلطی بود کردی / میخوای چیکار کنی اخه . شیطونه میگه..

سویانگ : ماریا هیس بده

ماریا : دختره ی خر الاغ

سویانگ : ماریا ؟؟ دخترکم ؟؟ خفههه میشی ؟

ماریا : اگه مردی انتظار نداشته باش بیام تشیع جنازت

سویانگ : وااای ماریا واقعا این لطف بزرگو در حق من میکنی ؟ ازت ممنونم

ماریا : کوفت

و از سویانگ دور شد

سویانگ : یه جوری میگن انگار میخوام رئیس جمهورو ترور کنم

کارتون و انیمیشن