میتیلز قسمت 48

۲ نظر گزارش تخلف
Armita-m
Armita-m

لوکاس: ازشون دور شو…
شیطان: متاسفانه بهت هشدار دادم… گفتم چیزی نگی … حالا کیو بکشم؟
دستای لوکاس خود به خود شروع به حرکت کرد و روی همه چرخید اروم اروم روی … سارادورا وایستاد
لوکاس: نه … اون نه!
شیطان: امیدوارم خداحافظی هاتو با دنیا کرده باشی!
لوکاس: صبر کن!
شیطان: چیه؟
لوکاس: تو حق نداری بهش نزدیک بشی… وگرنه … میکشمت
سارادورا از ترس داشت به خودش میلرزید
شیطان: پس اول تورو میکشم و بعد میرم سراغ اون
لوکاس: فکر خوبیه
شیطان به طرف لوکاس حمله ور شد
************
شیطان: هنوزم نمیخوای تسلیم بشی؟
لوکاس در حالی که روی زمین بود و همه جاش خونی شده بود با صدای محکمی گفت: من تسلیم نمیشم!
سارادورا: لوکاس…
شیطان اومد جلو تا با یه ضربه لوکاس رو بکشه
سلتی داد زد : نه!
شیطان شمشیرشو اورد بالا و تا خواست فرو کنه توی شکم لوکاس… سلتی پرید جلوش و شمشیر توی شکمش فرو شد
لوکاس: س… سلتی!
شیطان: خب خب… اینجا دونفر زخمی داریم ، فکر کنم دختره ادم مهمی باشه برات پس بجای اون تورو میکشم
…: نزدیک خواهر من بشی کشتمت!

نظرات (۲)

Loading...

توضیحات

میتیلز قسمت 48

۷ لایک
۲ نظر

لوکاس: ازشون دور شو…
شیطان: متاسفانه بهت هشدار دادم… گفتم چیزی نگی … حالا کیو بکشم؟
دستای لوکاس خود به خود شروع به حرکت کرد و روی همه چرخید اروم اروم روی … سارادورا وایستاد
لوکاس: نه … اون نه!
شیطان: امیدوارم خداحافظی هاتو با دنیا کرده باشی!
لوکاس: صبر کن!
شیطان: چیه؟
لوکاس: تو حق نداری بهش نزدیک بشی… وگرنه … میکشمت
سارادورا از ترس داشت به خودش میلرزید
شیطان: پس اول تورو میکشم و بعد میرم سراغ اون
لوکاس: فکر خوبیه
شیطان به طرف لوکاس حمله ور شد
************
شیطان: هنوزم نمیخوای تسلیم بشی؟
لوکاس در حالی که روی زمین بود و همه جاش خونی شده بود با صدای محکمی گفت: من تسلیم نمیشم!
سارادورا: لوکاس…
شیطان اومد جلو تا با یه ضربه لوکاس رو بکشه
سلتی داد زد : نه!
شیطان شمشیرشو اورد بالا و تا خواست فرو کنه توی شکم لوکاس… سلتی پرید جلوش و شمشیر توی شکمش فرو شد
لوکاس: س… سلتی!
شیطان: خب خب… اینجا دونفر زخمی داریم ، فکر کنم دختره ادم مهمی باشه برات پس بجای اون تورو میکشم
…: نزدیک خواهر من بشی کشتمت!