دکلمه شعر جفا از محمد خوش بین(هیچ کس آنچه که او با دل من کرد نکرد)

mohammad khoshbin
mohammad khoshbin

هیچ کس آنچه که او با دل من کرد نکرد
هیچ رحمی به دل ساده ی این مرد نکرد

باد خاک قدمش را به کجاها که نبرد
چه علف ها که غم آمدنش زرد نکرد

بوی پیراهن او با دل من کاری کرد
که زلیخا سند بندگی آورد نکرد

خواستم لب بگشاید به سخن چون گل صبح
رخ بر افروخت و ابروش کمان کرد نکرد

دست در گیسویش انداختم این فن قدیم
چاره ی این دل درمانده ی پر درد نکرد

نفس سرد زمستان و شب طوفان هم
عطش بوسه ی او بر لب من سرد نکرد

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

دکلمه شعر جفا از محمد خوش بین(هیچ کس آنچه که او با دل من کرد نکرد)

۰ لایک
۰ نظر

هیچ کس آنچه که او با دل من کرد نکرد
هیچ رحمی به دل ساده ی این مرد نکرد

باد خاک قدمش را به کجاها که نبرد
چه علف ها که غم آمدنش زرد نکرد

بوی پیراهن او با دل من کاری کرد
که زلیخا سند بندگی آورد نکرد

خواستم لب بگشاید به سخن چون گل صبح
رخ بر افروخت و ابروش کمان کرد نکرد

دست در گیسویش انداختم این فن قدیم
چاره ی این دل درمانده ی پر درد نکرد

نفس سرد زمستان و شب طوفان هم
عطش بوسه ی او بر لب من سرد نکرد

موسیقی و هنر