5~

E.oneهمون رضا
E.oneهمون رضا

من سرد بودم با تو، حالا فقط گُر می‌گیرم. خاک خامی بودم که حالا به حکم دل تو خشت می‌میرم. خشت خانه‌ی تو بودم و تو در منزل من.
می‌گفتی تو فقط دوست منی. مقرون بود که دو پهلو حرف می‌زنی. من هم مثبت بینمت و قانع باشم؛ عاقبت غرامت داده از سر رفتنت برای غریبه فال قهوه و حافظ خویش گیرم. غریبه وایسا؛ قهوه‌جان، بگو بینم، غرامت نگفتن است یا قسمت؟

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

5~

۴ لایک
۰ نظر

من سرد بودم با تو، حالا فقط گُر می‌گیرم. خاک خامی بودم که حالا به حکم دل تو خشت می‌میرم. خشت خانه‌ی تو بودم و تو در منزل من.
می‌گفتی تو فقط دوست منی. مقرون بود که دو پهلو حرف می‌زنی. من هم مثبت بینمت و قانع باشم؛ عاقبت غرامت داده از سر رفتنت برای غریبه فال قهوه و حافظ خویش گیرم. غریبه وایسا؛ قهوه‌جان، بگو بینم، غرامت نگفتن است یا قسمت؟