بد کردی.
بدم بد کردی.
قولمون این نبود.
دیگه نیس بخوام دستاشو بگیرم.
دیگه نیس پای حرفاش بشینم.
دیگه نیس با حسرت عکساشو ببینم.
اره!
رفت.
هر موقع حرف از رفتن میشد؛ میزدم زیرِ گریه…
حتّی تصورشم سخت بود؛ از پیشت بخواد، بره عشقت…
همش فکر می کردم؛ بعدِ من می خواد بکنه به کی تکیه؟!
دیگه نیست؛ بخوام دستاشوُ بگیرم…
دیگه نیست؛ پایِ حرفاش، بشینم…
دیگه باید با حسرت بشینم؛ عکساشوُ ببینم… عکساشوُ ببینم…
نظرات (۳۲)