مغز سمی...
تو دنیایی به این شلوغی و هیاهو دنبال راهی برای رسیدن به آرامشی دورو ورتو که نگاه میکنی انگار آدمایی آن که هنوز نمیدونی کی هستن گاهی حتی خودتو هم فراموش میکنی..
گاهی یه نگاهی به درونت میندازی و میبینی وجودت سراسر درد و انتظاره ...روحت خسته ست..خسته از بس تلاش کردی ولی هرچه رو درست کردی چیز دیگه ای خراب شد احساس میکنی تلاشهایت نتیجه ای نداره و زمان هم شاید دیگه امون نده بهت و با خودت میگیی پس چیییی میشه؟،میبینی یچیزاییو بخودت قول داده بودی که دیگه نزاری چیزی ناراحت کنه و هوای دلتو داشته ...
نظرات