نهج البلاغه خوانی - 307 (پارت دوم)
ادامه خطبه 25 :
2. نفرین به امّت خیانتکار :
خدایا ، من این مردم را با پند و تذکّرهاى مداوم خسته کردم و آنها نیز مرا خسته نمودند ، آنها از من به ستوه آمده ، و من از آنان به ستوه آمده ، دل شکسته ام ،
به جاى آنان افرادى بهتر به من مرحمت فرما، و به جاى من بدتر از من بر آنها مسلّط کن.
خدایا ، دل هاى آنان را ، آنچنان که نمک در آب حل مى شود ، آب کن.
به خدا سوگند ، دوست داشتم ، به جاى شما کوفیان ، هزار سوار از بنى فراس بن غنم مى داشتم که :«اگر آنان را مى خواندى ، سوارانى از ایشان نزد تو مى آمدند مبارز و تازنده چون ابر تابستانى» آنگاه امام از منبر فرود آمد.
(سید رضی ره : مى گویم : «آرمیه» جمع «رمىّ» به معناى ابر است ، و «حمیم» ، گرماى تابستان.
این که شاعر ابر تابستانى را یاد کرده است از آن روست که سبکبار و زود گذر است و بارانى ندارد. زیرا ابرهاى سنگین به جهت تراکم بخار و پر آب بودنشان ، به کندى حرکت مى کنند که چنین ابرهایى بیشتر در فصل زمستان یافت مى شود.
در اینجا شاعر، سواران قبیله را به جهت شتاب آنان در پذیرفتن دعوت به هنگام فریاد رسى، به ابر تابستانى تشبیه کرده است که گفت : «هنا لک لو دعوت، أتاک منهم»)
https://www.namasha.com/v/eT8mUQUG
https://www.namasha.com/v/22wjq72c
نظرات