در حال بارگذاری ویدیو ...

سریال دولهن قسمت ۷۲ زبان اصلی + خلاصه فارسی در کپشن

سریال دولهن با دوبله فارسی دری و زبان اصلی پخش : شنبه تا چهارشنبه روزی ۵ قسمت

خلاصه فارسی سریال دولهن قسمت ۷۲

شالو از ویدیا می خواهد تا همه کارهای خانه را انجام دهد تا بتواند به تنهایی به چینو مریض رسیدگی کند. هارش وانمود می کند که جلوی چاندرا تماس تلفنی می گیرد و بر سر دوستش فریاد می زند که مغازه اش را در بنارس از او گرفته است هارش به چاندرا می گوید که اکنون ورشکسته شده، بنابراین چاندرا به او پیشنهاد می کند که در دهلی شروع به کار کند. وقتی هارش از او پول می خواهد ، چاندرا پاسخ می دهد که همیشه این سندورا و آنیکت بوده اند که امور مالی را مدیریت می کنند اما اطمینان می دهند که از سندورا کمک بخواهند. شالو به چینو دارو می دهد و او ناگهان احساس سرگیجه می کند. چینو بیهوش می شود . شالو سپس دارو می خورد و روی همان تخت چینو می افتد! کارتیک نیز وانمود می کند که یک تماس تلفنی دریافت کرده و به آنیکت می گوید که به دلیل یک جلسه مهم باید آنجا را ترک کند. با این حال ، هارس مشکوک می شود و او را دنبال می کند. از سوی دیگر ، سندورا مشکوک می شود وقتی چاندرا در رستوران به او می گوید که او نیز دوست دارد او را به دفتر همراهی کند و به او کمک کند. سیندورا پاسخ می دهد که این سخنان هارش است، بنابراین چاندرا عصبانی از او می پرسد چرا همیشه از همسرش عیب می بیند! چاندرا در مورد سهم خود از اموال صحبت می کند اما سیندورا به او هشدار می دهد که او برای شنیدن چنین مسائل حقیرانه نیامده است و دور می شود. چاندرا ماهوآ را تحریک می کند و به او هشدار می دهد که سیندورا نیز از کارتیک خوشش نمی آید. در همین حال ، ویدیا از دیدن کارتیک در خانه شوکه می شود. کارتیک سعی می کند با او معاشقه کند هارش با دوربین از ویدیا و کارتیک عکس میگیرد. کارتیک ویدیا را مجبور می کند تا با او بنشیند اما او فرار می کند و خود را در اتاق خود حبس می کند. کارتیک او را دنبال می کند اما توسط هارش متوقف می شود. هارش به او هشدار می دهد که ماهوا وقتی عکس های کارتیک را ببیند چکار خواهد کرد ، از طرف دیگر ، ویدیا با نگاه کردن به عکس ساگر گریه می کند و می گوید اگر او با او بود هیچ کس او را اذیت نمی کرد. ویدیا از خدا می خواهد که او را از شر کارتیک حفظ کند. آنیکت و اوما به خانه برمی گردند و آنیکت از ویدیا می پرسد چرا اینقدر ترسیده به نظر می رسد. درست در همان زمان ، سیندورا و خواهرانش نیز برمی گردند. آیا ویدیا حقیقت را به همه می گوید؟

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

سریال دولهن قسمت ۷۲ زبان اصلی + خلاصه فارسی در کپشن

۱ لایک
۰ نظر

خلاصه فارسی سریال دولهن قسمت ۷۲

شالو از ویدیا می خواهد تا همه کارهای خانه را انجام دهد تا بتواند به تنهایی به چینو مریض رسیدگی کند. هارش وانمود می کند که جلوی چاندرا تماس تلفنی می گیرد و بر سر دوستش فریاد می زند که مغازه اش را در بنارس از او گرفته است هارش به چاندرا می گوید که اکنون ورشکسته شده، بنابراین چاندرا به او پیشنهاد می کند که در دهلی شروع به کار کند. وقتی هارش از او پول می خواهد ، چاندرا پاسخ می دهد که همیشه این سندورا و آنیکت بوده اند که امور مالی را مدیریت می کنند اما اطمینان می دهند که از سندورا کمک بخواهند. شالو به چینو دارو می دهد و او ناگهان احساس سرگیجه می کند. چینو بیهوش می شود . شالو سپس دارو می خورد و روی همان تخت چینو می افتد! کارتیک نیز وانمود می کند که یک تماس تلفنی دریافت کرده و به آنیکت می گوید که به دلیل یک جلسه مهم باید آنجا را ترک کند. با این حال ، هارس مشکوک می شود و او را دنبال می کند. از سوی دیگر ، سندورا مشکوک می شود وقتی چاندرا در رستوران به او می گوید که او نیز دوست دارد او را به دفتر همراهی کند و به او کمک کند. سیندورا پاسخ می دهد که این سخنان هارش است، بنابراین چاندرا عصبانی از او می پرسد چرا همیشه از همسرش عیب می بیند! چاندرا در مورد سهم خود از اموال صحبت می کند اما سیندورا به او هشدار می دهد که او برای شنیدن چنین مسائل حقیرانه نیامده است و دور می شود. چاندرا ماهوآ را تحریک می کند و به او هشدار می دهد که سیندورا نیز از کارتیک خوشش نمی آید. در همین حال ، ویدیا از دیدن کارتیک در خانه شوکه می شود. کارتیک سعی می کند با او معاشقه کند هارش با دوربین از ویدیا و کارتیک عکس میگیرد. کارتیک ویدیا را مجبور می کند تا با او بنشیند اما او فرار می کند و خود را در اتاق خود حبس می کند. کارتیک او را دنبال می کند اما توسط هارش متوقف می شود. هارش به او هشدار می دهد که ماهوا وقتی عکس های کارتیک را ببیند چکار خواهد کرد ، از طرف دیگر ، ویدیا با نگاه کردن به عکس ساگر گریه می کند و می گوید اگر او با او بود هیچ کس او را اذیت نمی کرد. ویدیا از خدا می خواهد که او را از شر کارتیک حفظ کند. آنیکت و اوما به خانه برمی گردند و آنیکت از ویدیا می پرسد چرا اینقدر ترسیده به نظر می رسد. درست در همان زمان ، سیندورا و خواهرانش نیز برمی گردند. آیا ویدیا حقیقت را به همه می گوید؟