Volume 0%
Press shift question mark to access a list of keyboard shortcuts
میانبرهای صفحه کلید
پخش/توقفSPACE
افزایش صدا
کاهش صدا
پرش به جلو
پرش به عقب
زیرنویس روشن/خاموشc
تمام صفحه/خروج از حالت تمام صفحهf
بی صدا/با صداm
پرش %0-9
00:00
00:00
00:00
 

رمان عشق ابدی پارت 10..ادامش تو نظرات..فقط به درخواست دوست عزیزم ادامشو گزاشتم چون طرفدار زیادی نداشت رمانم.

۲ نظر گزارش تخلف
mehrnaz
mehrnaz

**
کلاس که تموم شد و استاد یا همون ماهان خسته نباشید گفت همگی انگار از بند ازاد شدن سریع وسایلشونو جمع کردن و رفتن...منم سعی داشتم که وسایلمو زود جمع کنم که ولی بازم دیر شد چون وقتی بلند شدم از کلاس برم بیرون دیدم کلاس خالیه خالیه و فقط منو ماهان تو کلاسیم...استرس گرفتم...نمیخواستم باهاش چشم تو چشم شم...هنوز امادگیشو نداشتم...سریع کولمو ...

نظرات (۲)

Loading...

توضیحات

رمان عشق ابدی پارت 10..ادامش تو نظرات..فقط به درخواست دوست عزیزم ادامشو گزاشتم چون طرفدار زیادی نداشت رمانم.

۱۱ لایک
۲ نظر

**
کلاس که تموم شد و استاد یا همون ماهان خسته نباشید گفت همگی انگار از بند ازاد شدن سریع وسایلشونو جمع کردن و رفتن...منم سعی داشتم که وسایلمو زود جمع کنم که ولی بازم دیر شد چون وقتی بلند شدم از کلاس برم بیرون دیدم کلاس خالیه خالیه و فقط منو ماهان تو کلاسیم...استرس گرفتم...نمیخواستم باهاش چشم تو چشم شم...هنوز امادگیشو نداشتم...سریع کولمو یه وری روی دوشم گزاشتم و داشتم به در کلاس میرسیدم که...(الان منتظر صحنه مثبت 18 نباشید)دیدم ماهان از من زود تر از در کلاس زد بیرون...
پوکر ایستادم سرجام....راستشو بخواید اصلا انتظار نداشتم بدون اینکه چیزی بگه یا کاری کنه بره بیرون....انتظار داشتم مثلا کولمو از پشت بگیره و منو بکشه سمت خودش...بعد چند سانتی صورتم بهم بگه دلم برات تنگ شده بود ...بعد لباشو بزاره رولبام...بعد من هلش بدمو بزنم تو گوشش و بگم...درسته که عشق بچگیم بودی....ولی اون مال قدیما بود...حد خودتو بدون اقای استاد راد...
پووووووووووف ماهم شانس نداریماا اون از چند سال پیش که یه بار خواست لبامو ببوسه که یه اتفاقی افتاد اینم از الان که بدون اینکه چیزی بگه رفت....مثه اینکه خانوما مقدم تر بودن...الان نیستن...
به خودم که اومدم دیدم دقیقا نیم ساعته اینجا واستادم....اوه امروز کلی کار داشتم...فردا هم باید برم مطب...

سرگرمی و طنز