قشنگ نابود شدم
دیروز صب ک راه افتادیم از مشهد تا 10 شب رسیدیم قم، امروز صب ساعت یه ربع ب 9 راه افتادیم بیایم خونه خودمون ساعت 12 رسیدیم، نیم ساعت بعدش ساعت 12 و نیم میشد باید میرفتم مدرسه
تو 5 دقیقه ازین ساندویچ اماده ها گرفتیم خوردم نفهمیدم چ گوهی خوردم اصلا
بعد مدرسه عم باید سریع میرفتم حمام کانون زبانمم حضوری شده:) این دبیر جغرافیمونم رید تو اعصابم، همینطور فارسی و هنر:/رسما دارم پاره میشم
نظرات (۲۱)