رمان بهم نمره چند میدی؟(توضیحات) (پارت41)
پرهام:آخ آخ پاممم.منم که خیلی هول کرده بودم. من:وای ببخشید به خدا نمیخواستم انقدر محکم بزنم. با این حرفم پرهام که تا حالا دولا شده بودو پاشو گرفته بود سرشو بلند کردو با اخم نگام کرد. پرهام:یعنی چی نمیخواستم محکم بزنم اصلا چرا باید منو بزنی مگه تو زنم نیستی پس منم هر کاری که دوست دارم میکنم دوباره گارد گرفته بود که بیاد طرفم منم دستمال توی دستمو که پر کف بودو زدم تو صورتش. اوه اوه دیگه باید کم کم اشهدمو میخوندم پرهام دویید طرفم منم الفرارررررررر. دوییدم سمت مبل پرهامم رفت اونور مبل. پرهام با عصبانیت؛هه اینجا دیگه راه ...
نظرات (۱۶)