Volume 0%
Press shift question mark to access a list of keyboard shortcuts
میانبرهای صفحه کلید
پخش/توقفSPACE
افزایش صدا
کاهش صدا
پرش به جلو
پرش به عقب
زیرنویس روشن/خاموشc
تمام صفحه/خروج از حالت تمام صفحهf
بی صدا/با صداm
پرش %0-9
00:00
00:00
00:00
 

جک خندان *بخش هجدهم

۱۹ نظر گزارش تخلف
桜」 ー s͓̽a͓̽k͓̽u͓̽r͓̽a͓̽」
桜」 ー s͓̽a͓̽k͓̽u͓̽r͓̽a͓̽」

ایساک با قدم های محکم به اتاق بالا میومد و با خودش یک کیسه ی بزرگ حمل میکرد اون کیسه رو روی تخت شکنجه خالی کرد داخل کیسه یک نفر بود. یک پسر بچه ی بسیاره وحشت زده که فقط5یا6 سال داشت. ایساک سریع با یک چسب دست و پاهاش بهم چسبوند تا نتونه تلاشی بکنه و به دهنش یه دهنبند زد.

...

نظرات (۱۹)

Loading...

توضیحات

جک خندان *بخش هجدهم

۶ لایک
۱۹ نظر

ایساک با قدم های محکم به اتاق بالا میومد و با خودش یک کیسه ی بزرگ حمل میکرد اون کیسه رو روی تخت شکنجه خالی کرد داخل کیسه یک نفر بود. یک پسر بچه ی بسیاره وحشت زده که فقط5یا6 سال داشت. ایساک سریع با یک چسب دست و پاهاش بهم چسبوند تا نتونه تلاشی بکنه و به دهنش یه دهنبند زد.

اشکها از صورت ناامید کننده پسر پایین میومدن. ایساک وسایلشو دراورد و روی میزش گذاشت.

اون برگشت و با یک انبرناخن راست پسر بچه رو بسیار سخت کشید

چشمای بچه میلرزید به نوعی تقاضا میکرد که ایساک ولش کنه ایساک از اینکه برای اولین بار اون ناخن هارو اروم اروم میکشید لذت میبرد

پسر توی دهن بندش از درد فریاد میزد از ناخن هاش داشت خون ریزی شدیدی میشد بعدش ایساک ناخن وسط رو با انبر زنگ زدش گرفته و مثل قبل کشید ولی ایندفعه ناخن نصف شد .

پسر از درد به خودش میپیچد ناخش پر از خون شده بود ایساک دوباره کشید ایندفعه ناخن کلا کشیده شد ایساک یه مقدار از شکنجه که داشت انجام میداد نگران بود ولی در عوض جک با لبخند و لذت از درون جعبه ی خاکیش به کار های ایساک نگا میکرد.

ایساک رفت پیش میزکارش و انبرو گذاشت سرجاش و بجاش یه چکش بزرگ اهنی رو برداشت.

اون پاهای پسر رو روی تخت گذاشت و پای چپشو برای

شکنجه اماده کرد اون چکشو بالا سره پسر بچه گرفت.