فرقه‌ی شوانلینگ، رئیس چهار فرقه‌ی بزرگ، برای اولین بار پس از چندین سال به شویچنگ آمد تا شاگردانی را برگزیند.
خانواده‌های فانگ و چین به‌طور آشکار و مخفیانه بر سر این فرصت که سرنوشت آن‌ها را تعیین می‌کرد، شروع به مبارزه کردند.
در آخر، چین نان با تکیه بر آموزش و تمرین اختصاصی خود، استعداد عالی و روح خدای جنگ که به طور اتفاقی به دست آورده بود و با قضاوت منصفانه‌ی فرستاده شیاو چینگ‌شوئه، با موفقیت روند سقوط را معکوس کرد و خاندان فانگ را شکست داد.
پس از ورود به فرقه، چین نان نفرت اویانگ جون، پسر رهبر فرقه، را  به دلیل مداخله در ازدواج اجباری شیاو چینگ‌شوئه، برانگیخت.
در تلاش برای قوی‌تر شدن و جبران محبت شیاو چینگ‌شوئه، چین نان بارها و بارها دشمنان قدرتمند را شکست داد، در مسابقات وانشیانگ و مسابقه فرقه‌ی بیرونی مقام اول را کسب کرد، به همراه چهار نابغه‌ی اصلی فرقه وارد انجمن وویوان شد و قدرت را به دست آورد تا سرزمین را تغییر دهد.
یک راز تکان دهنده، قرار ملاقات با لِنگ فِنگ برای مبارزه در قصر زندگی و مرگ، غلبه بر محاصره‌ی شهر لینشوی توسط خاندان بِیهای، کاوش در برج مانترا نُه طبقه و عهد بستن برای مبارزه با نیروهای شیطانی فرقه تا آخر.