اخلاق عرفانی : رساله عملی عرفان فصل 1 : 40 باب وجود (استاد علی اکبر خانجانی)

اخلاق عرفانی : رساله عملی عرفان ، اخلاق عارفانه (استاد خانجانی)

۱۱ ویدیو

اخلاق عرفانی : رساله عملی عرفان فصل 1 : رفتار عارفانه (استاد علی اکبر خانجانی)

استاد علی اکبر خانجانی
استاد علی اکبر خانجانی

اخلاق عرفانی : رساله عملی عرفان فصل 1 : رفتار عارفانه (استاد علی اکبر خانجانی)
توضیح :
اخلاق عرفانی، اخلاقی است که با رویکردی سلوکی - عرفانی شکل و شاکله یافته و در طول قرون متمادی به وسیله عارفان تحقق پیدا کرده و ترویج شده است.
اخلاق عرفانی بر سیر و سلوک و کشف و شهود ابتنا یافته که اخلاق قبل از وصول، حین وصول و بعد از وصول را با مراتب وجودی از تخلیه تا فنای شهودی دربرمیگیرد.
این اخلاقی است که به مقیاس گسترده‌ای از کتاب و سنت بهره جسته است. پرسش اصلی نوشتار حاضر عبارت است از اینکه: ماهیت و مؤلفه‌های اخلاق عرفانی چیست؟
فرضیه‌ای که درصدد اثبات آن برآمدیم این است که: اخلاق عرفانی دارای ماهیتی سلوکی - شهودی است که بر اساس منظومه و مدلی برساخته از مبانی هستی‌شناختی، روش‌شناختی، انسان‌شناختی و غایت‌شناختی کاملاً عرفانی تحقق‌پذیر می‌باشد.
اخلاق عرفانی، اخلاقی است که از هندسه معرفتی - معنویتی باطنی برخوردار بوده و دارای مؤلفه‌هایی چون توحیدی، حبی، شدن و شهود، اجتماعی - سیاسی بودن است.
آنچه مکتوب پیش رو با روش نقلی - عقلی و عرفانی (روش ترکیبی) عهدهدار آن است، پاسخ به پرسش یادشده در قالب مقدمه و آنگاه تبیین ماهیت و مؤلفه‌های برشمرده شده می‌باشد.


قاعده اساسی ترتب مقامات (توالی مقامات)
مهم ترین قاعده ای که در اخلاق عارفانه مطرح است، قاعده ترتب مقامات بر یکدیگر بوده و این، یک اصل پذیرفته شده نزدِ عرفاست، که پیمودن هریک از منازلِ مطرح در سلوک، متوقف بر به فعلیت رساندن درجات قبلی است و تا یک مرتبه از منازل و مقاماتی که در درون خود دارد به فعلیت نرسد، حرکت به سوی منزل بعدی کاری بی نتیجه خواهد بود.
خواجه عبدالله انصاری در این زمینه می گوید: «لاتصح النهایات الا بتصحیح البدایات، کما ان البینه لاتقوم الاعلی الاساس»
چنین اصلی برخاسته از نگاهی است که عرفا به انسان دارند، آنان برخلاف فلاسفه که نفس انسان را در یک برش عرضی به سه قوه: شهویه، غضبیه و عاقله تقسیم می کنند، اتصاف به فضایل را در اعتدال قوا و اتصاف به رذایل را در افراط و تفریط آن دانسته و معتقد به مراتب طولی حقیقت انسان اند، به گونه ای که مراتب پایین، رقیقه مراتب بالایی هستند.
و بر همین اساس، برای فعلیت یافتن مراتب بالا ناگزیر از به فعلیت رسیدن، مراتب پایین تر هستیم.
و..................

نظرات (۱)

Loading...

توضیحات

اخلاق عرفانی : رساله عملی عرفان فصل 1 : رفتار عارفانه (استاد علی اکبر خانجانی)

۱ لایک
۱ نظر

اخلاق عرفانی : رساله عملی عرفان فصل 1 : رفتار عارفانه (استاد علی اکبر خانجانی)
توضیح :
اخلاق عرفانی، اخلاقی است که با رویکردی سلوکی - عرفانی شکل و شاکله یافته و در طول قرون متمادی به وسیله عارفان تحقق پیدا کرده و ترویج شده است.
اخلاق عرفانی بر سیر و سلوک و کشف و شهود ابتنا یافته که اخلاق قبل از وصول، حین وصول و بعد از وصول را با مراتب وجودی از تخلیه تا فنای شهودی دربرمیگیرد.
این اخلاقی است که به مقیاس گسترده‌ای از کتاب و سنت بهره جسته است. پرسش اصلی نوشتار حاضر عبارت است از اینکه: ماهیت و مؤلفه‌های اخلاق عرفانی چیست؟
فرضیه‌ای که درصدد اثبات آن برآمدیم این است که: اخلاق عرفانی دارای ماهیتی سلوکی - شهودی است که بر اساس منظومه و مدلی برساخته از مبانی هستی‌شناختی، روش‌شناختی، انسان‌شناختی و غایت‌شناختی کاملاً عرفانی تحقق‌پذیر می‌باشد.
اخلاق عرفانی، اخلاقی است که از هندسه معرفتی - معنویتی باطنی برخوردار بوده و دارای مؤلفه‌هایی چون توحیدی، حبی، شدن و شهود، اجتماعی - سیاسی بودن است.
آنچه مکتوب پیش رو با روش نقلی - عقلی و عرفانی (روش ترکیبی) عهدهدار آن است، پاسخ به پرسش یادشده در قالب مقدمه و آنگاه تبیین ماهیت و مؤلفه‌های برشمرده شده می‌باشد.


قاعده اساسی ترتب مقامات (توالی مقامات)
مهم ترین قاعده ای که در اخلاق عارفانه مطرح است، قاعده ترتب مقامات بر یکدیگر بوده و این، یک اصل پذیرفته شده نزدِ عرفاست، که پیمودن هریک از منازلِ مطرح در سلوک، متوقف بر به فعلیت رساندن درجات قبلی است و تا یک مرتبه از منازل و مقاماتی که در درون خود دارد به فعلیت نرسد، حرکت به سوی منزل بعدی کاری بی نتیجه خواهد بود.
خواجه عبدالله انصاری در این زمینه می گوید: «لاتصح النهایات الا بتصحیح البدایات، کما ان البینه لاتقوم الاعلی الاساس»
چنین اصلی برخاسته از نگاهی است که عرفا به انسان دارند، آنان برخلاف فلاسفه که نفس انسان را در یک برش عرضی به سه قوه: شهویه، غضبیه و عاقله تقسیم می کنند، اتصاف به فضایل را در اعتدال قوا و اتصاف به رذایل را در افراط و تفریط آن دانسته و معتقد به مراتب طولی حقیقت انسان اند، به گونه ای که مراتب پایین، رقیقه مراتب بالایی هستند.
و بر همین اساس، برای فعلیت یافتن مراتب بالا ناگزیر از به فعلیت رسیدن، مراتب پایین تر هستیم.
و..................