یکـ بود[یِکـ ـى] نبـود
کِسى بود کهـ با همهـ خوب بود
و خب همهـ یا سوارشـ میشدنـ
و یـا تنهاشـ میزاشتنـ ـو میرفتنـ
تا اینکهـ بـ جایى رسید کهـ بهـ همهـ بدبیـن شد]
"هرکى سمتـ تـ میاد...حتمنـ ى [کآرى] درع"
یروز یکىـ پیداشُد کهـ معادلآتشـو بـ هـم زد
کسى کهـ دنبال چیـزىٰ نبــٓود]
اولآش شُکـ
بعدنا شَکـ
آخرمـ اشْکـ
بالآ اومدیمـ ماستـ بود...
اما پایینـ شـ...
چیزى نبود¡
نظرات (۱۵)