Volume 0%
Press shift question mark to access a list of keyboard shortcuts
میانبرهای صفحه کلید
پخش/توقفSPACE
افزایش صدا
کاهش صدا
پرش به جلو
پرش به عقب
زیرنویس روشن/خاموشc
تمام صفحه/خروج از حالت تمام صفحهf
بی صدا/با صداm
پرش %0-9
00:00
00:00
00:00
 

رمان عشق ابدی پارت 4-ادامشو تو نظرات ویدیو بخونید ^_^

۱ نظر گزارش تخلف
mehrnaz
mehrnaz

انگاری شنید چون خودشو جمع وجور کرد وزد بیرون... دنبالش رفتم ولی دیر رسیدم چون با ماشینش از جلوی روم باسرعت رفت...
گریم شدت گرفت وهمونجا زانو زدم...آسمونم مثل من دلش گرفته بود انگاری...چون به سرعت وشدید شروع به باریدن کرد..
بعد از 4سال ونیم عشق بچگیم روپیدا کردم...خیلی ازش دلخور بودم که خیلی یهویی من وتنها گزاشت ورفت..یادمه 4 سال پیش هرچی دنبالش گشتم و پرس وجو کردم پیداش نکردم.. با ...

نظرات (۱)

Loading...

توضیحات

رمان عشق ابدی پارت 4-ادامشو تو نظرات ویدیو بخونید ^_^

۱۳ لایک
۱ نظر

انگاری شنید چون خودشو جمع وجور کرد وزد بیرون... دنبالش رفتم ولی دیر رسیدم چون با ماشینش از جلوی روم باسرعت رفت...
گریم شدت گرفت وهمونجا زانو زدم...آسمونم مثل من دلش گرفته بود انگاری...چون به سرعت وشدید شروع به باریدن کرد..
بعد از 4سال ونیم عشق بچگیم روپیدا کردم...خیلی ازش دلخور بودم که خیلی یهویی من وتنها گزاشت ورفت..یادمه 4 سال پیش هرچی دنبالش گشتم و پرس وجو کردم پیداش نکردم.. با اونکه داداششو ندیده بودم ولی سراغ داداششم گرفتم ولی پیداشون نکردم والان فهمیدم سهیل برادر کوچکتر ماهان هس..بعداز رفتن اون کلی اتفاق بد واسم افتاد..پدرم تو عملیات پلیسی کشته شد...مامانم تو تصادفی که عمدی بود مرد...
هنوز داشتم زیر بارون گریه میکردم ..حالا خوبه آرایشم ضد آبه...
انقدر گریه کرده بودم که داشتم از حال میرفتم وفقط تنها چیزی که شنیدم صدای جیغ فرحناز وصدای سهیل که بانگرانی گفت:ساناز...وبعد دیگه چیزی نفهمیدم...

سرگرمی و طنز