در حال بارگذاری ویدیو ...

سریال دولهن قسمت ۷۳ زبان اصلی + خلاصه فارسی در کپشن

سریال دولهن با دوبله فارسی دری و زبان اصلی پخش : شنبه تا چهارشنبه روزی ۵ قسمت

خلاصه فارسی سریال دولهن قسمت ۷۳

ویدیا به دروغ می گوید که هیچ اتفاقی نیافتاده است. هارش به کارتیک هشدار می دهد که ویدیا ، بزودی حقیقت را به همه می گوید اما کارتیک او را آرام می کند. در همین حال ، هما چینیو و شالو را در کنار هم می بیند و تصمیم می گیرد از موقعیت استفاده کند. هما با حیله گری داد می زد همه را احضار می کند اما چینیو همان موقع بیدار می شود و به هما می گوید بی گناه است. هما همچنان به داد و بیداد ادامه می دهد و شالو می گوید که داروی اشتباهی به چینو داده است اما هما او را ساکت می کند. هما با ناراحتی می‌گوید که حالا چه کسی با شالو ازدواج خواهد کرد! از سوی دیگر ، ساگر چندان احساس خوبی ندارد و به بهارات می گوید که بعد از مصرف دارو حالش بد شده است. با این حال ، او به بهارت قول می دهد که او را برای پیاده روی همراهی می کند. چینو ناامید به ویدیا اطمینان می دهد که او هرگز کاری اشتباهی انجام نداده است. هما به شالو می گوید که حقیقت را می داند اما از موقعیت استفاده می کند تا شالو را عروس خانه کند! هما اقدام دیگری را برای به دار آویختن انجام می دهد اما آنیکت و دیگران او را نجات می دهند. در همین حال ، ساگر به بهارات می گوید که اصلا حالش خوب نیست. معلم بهارات از بهارات می خواهد که پیاده روی کند و می گوید ساگر را به اردوگاه می آورد. یکی از دانش آموزان در حال فیلمبرداری با دوربین فیلمبرداری خود است. معلم از ساگر می خواهد که جهت ها را دنبال کند اما معلم جلوتر می رود و جهت ها را تغییر می دهد! از سوی دیگر ، سیندورا به خانواده اش می گوید که چینو را باید از خانه بیرون انداخت اما ویدیا از او دفاع می کند. در همین حال ، بهارات به معلم می گوید که نگران بازگشت ساگر است. معلم با سیندورا تماس می گیرد سیندورا می گوید که ساگر باید در جنگل گم شود و درباره پسر کنجکاوش بهارات هم هشدار می دهد. ساگر با حالت سرگیجه در حال سقوط از لبه پرتگاه است که بهارات او را می بیند.

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

سریال دولهن قسمت ۷۳ زبان اصلی + خلاصه فارسی در کپشن

۱ لایک
۰ نظر

خلاصه فارسی سریال دولهن قسمت ۷۳

ویدیا به دروغ می گوید که هیچ اتفاقی نیافتاده است. هارش به کارتیک هشدار می دهد که ویدیا ، بزودی حقیقت را به همه می گوید اما کارتیک او را آرام می کند. در همین حال ، هما چینیو و شالو را در کنار هم می بیند و تصمیم می گیرد از موقعیت استفاده کند. هما با حیله گری داد می زد همه را احضار می کند اما چینیو همان موقع بیدار می شود و به هما می گوید بی گناه است. هما همچنان به داد و بیداد ادامه می دهد و شالو می گوید که داروی اشتباهی به چینو داده است اما هما او را ساکت می کند. هما با ناراحتی می‌گوید که حالا چه کسی با شالو ازدواج خواهد کرد! از سوی دیگر ، ساگر چندان احساس خوبی ندارد و به بهارات می گوید که بعد از مصرف دارو حالش بد شده است. با این حال ، او به بهارت قول می دهد که او را برای پیاده روی همراهی می کند. چینو ناامید به ویدیا اطمینان می دهد که او هرگز کاری اشتباهی انجام نداده است. هما به شالو می گوید که حقیقت را می داند اما از موقعیت استفاده می کند تا شالو را عروس خانه کند! هما اقدام دیگری را برای به دار آویختن انجام می دهد اما آنیکت و دیگران او را نجات می دهند. در همین حال ، ساگر به بهارات می گوید که اصلا حالش خوب نیست. معلم بهارات از بهارات می خواهد که پیاده روی کند و می گوید ساگر را به اردوگاه می آورد. یکی از دانش آموزان در حال فیلمبرداری با دوربین فیلمبرداری خود است. معلم از ساگر می خواهد که جهت ها را دنبال کند اما معلم جلوتر می رود و جهت ها را تغییر می دهد! از سوی دیگر ، سیندورا به خانواده اش می گوید که چینو را باید از خانه بیرون انداخت اما ویدیا از او دفاع می کند. در همین حال ، بهارات به معلم می گوید که نگران بازگشت ساگر است. معلم با سیندورا تماس می گیرد سیندورا می گوید که ساگر باید در جنگل گم شود و درباره پسر کنجکاوش بهارات هم هشدار می دهد. ساگر با حالت سرگیجه در حال سقوط از لبه پرتگاه است که بهارات او را می بیند.