[Part9]_life_با من قرار میزاری؟

ʏᴇᴏɴʙɪɴ
ʏᴇᴏɴʙɪɴ

سونگهون:میدونم شاید عجیب باشه ولی دوست دارم
نه از اون دوست داشتنای معمولی من عاشقتم!
اونم خیلی وقته
وقتی سال دوم بودم تو به عنوان سال اولی وارد مدرسه شدی
توی جشن دیدمت و همون لحضه فکرمو درگیر کردی
تا اونموقع هیچ کس برام مهم نبود
ولی تو شدی کل زندگیم
هروز بهت فکر می‌کرد
و سعی می‌کردم نظرتو جلب کنم
ولی تو درگیری خودت رو داشتی و همیشه پیش جیک و  تهیون بودی!
تا اینکه توی ایستگاه دیدمت
وقتی بلند شدی رفتی من تموم مدت دنبالت بودم
تا اینکه منو دیدی و...
سونو:عا ها؟
سونگهون:با من قرار میزاری؟
سونو:وات؟
سونگهون:نمیخواد الان جواب بدی و بعد لبخند مهربونی زد
سونو:نه الان میخوام جوابم بدم
سونگهون شوک شده به سونو نگا کرد
می‌ترسید ردش کنه...
سونو اروم نزدیکش شد فاصله ی صورتشون خیلی کم بود
درحدی که نفساشون باهم برخورد میکرد
و برای بار دوم همو بوسیدن ولی این دفعه خیلی فرق داشت
شروع کننده سونو بود
و این بوسه از روی عشق بود نه هوس یا مستی...
...
سونو:کی حال داره بره مدرسه خداااااا
سونگهون:بیب غر نزن بلند شو بریم
سونو:ددی نمیخوام بیام و بعدش زد زیر خنده
سونگهون:اوهههه شیطون شدیااا
سونو:شوخی کردم بریم؟
سونگهون:بله
...
جلوی ورودیه مدرسه بودن که سونو دستای سونگهون رو گرفت
سونگهون با تعجب به سونو نگا کرد
سونو:خب دوست پسرمی!اشکالی داره دستت رو بگریم؟
سونگهون خندیدو گفت:نه اصلا
داشتن وارد سالن میشدن که مردی صداشون کرد
برگشت و با دویون روبرو شدن
دویون:سلام پسرم میتونیم حرف بزنیم
سونو:بله بفرمایید
دویون:اینجا که نمیشه بیا بریم روی نیمکت بشینیم
سونو:بریم
سونگهون:منم بیام؟
دویون:شما
سونو:دوست پسرمه!بیا
و سمت نیمکتا رفتن
دویون:میدونم همین دیروز باهم حرف زدیم ولی الان که دارم میبینم هرکسی گرایشو خودشو داره!
سونو:بله همینطوره
دویون:میشه دیگه رسمی حرف نزنی؟میشه دوباره پسرم باشی؟
سونو پرید بغل باباش و بوسه ای رو گونه ش گذاشت
سونو:نمیدونی چقد سخته با بابای خودت اینجوری رفتار کنی
دویون خنده ای کرد...

نظرات (۴)

Loading...

توضیحات

[Part9]_life_با من قرار میزاری؟

۹ لایک
۴ نظر

سونگهون:میدونم شاید عجیب باشه ولی دوست دارم
نه از اون دوست داشتنای معمولی من عاشقتم!
اونم خیلی وقته
وقتی سال دوم بودم تو به عنوان سال اولی وارد مدرسه شدی
توی جشن دیدمت و همون لحضه فکرمو درگیر کردی
تا اونموقع هیچ کس برام مهم نبود
ولی تو شدی کل زندگیم
هروز بهت فکر می‌کرد
و سعی می‌کردم نظرتو جلب کنم
ولی تو درگیری خودت رو داشتی و همیشه پیش جیک و  تهیون بودی!
تا اینکه توی ایستگاه دیدمت
وقتی بلند شدی رفتی من تموم مدت دنبالت بودم
تا اینکه منو دیدی و...
سونو:عا ها؟
سونگهون:با من قرار میزاری؟
سونو:وات؟
سونگهون:نمیخواد الان جواب بدی و بعد لبخند مهربونی زد
سونو:نه الان میخوام جوابم بدم
سونگهون شوک شده به سونو نگا کرد
می‌ترسید ردش کنه...
سونو اروم نزدیکش شد فاصله ی صورتشون خیلی کم بود
درحدی که نفساشون باهم برخورد میکرد
و برای بار دوم همو بوسیدن ولی این دفعه خیلی فرق داشت
شروع کننده سونو بود
و این بوسه از روی عشق بود نه هوس یا مستی...
...
سونو:کی حال داره بره مدرسه خداااااا
سونگهون:بیب غر نزن بلند شو بریم
سونو:ددی نمیخوام بیام و بعدش زد زیر خنده
سونگهون:اوهههه شیطون شدیااا
سونو:شوخی کردم بریم؟
سونگهون:بله
...
جلوی ورودیه مدرسه بودن که سونو دستای سونگهون رو گرفت
سونگهون با تعجب به سونو نگا کرد
سونو:خب دوست پسرمی!اشکالی داره دستت رو بگریم؟
سونگهون خندیدو گفت:نه اصلا
داشتن وارد سالن میشدن که مردی صداشون کرد
برگشت و با دویون روبرو شدن
دویون:سلام پسرم میتونیم حرف بزنیم
سونو:بله بفرمایید
دویون:اینجا که نمیشه بیا بریم روی نیمکت بشینیم
سونو:بریم
سونگهون:منم بیام؟
دویون:شما
سونو:دوست پسرمه!بیا
و سمت نیمکتا رفتن
دویون:میدونم همین دیروز باهم حرف زدیم ولی الان که دارم میبینم هرکسی گرایشو خودشو داره!
سونو:بله همینطوره
دویون:میشه دیگه رسمی حرف نزنی؟میشه دوباره پسرم باشی؟
سونو پرید بغل باباش و بوسه ای رو گونه ش گذاشت
سونو:نمیدونی چقد سخته با بابای خودت اینجوری رفتار کنی
دویون خنده ای کرد...

موسیقی و هنر