فاجعهپشتفاجعهبرایعرصهطنزمملکت(بکپید)
من برات همون چیزی میشم که میخوای. یه لولوخورخوره ی مهربون که تشویقت میکنه دیر تر بخوابی. آب باقی مونده در اواسط بطری میشم، تا در شبی که بیخوابی به سرت زده توسطت نوشیده بشم. من برات شمع میشم. میسوزم برات، ولی نمیذارم سیاهی، تنهاییتو بخوره. من برات شعر میشم. از وزن وزنِ وجودت قافیه در میارم و کاری میکنم که کل دنیا، حفظ بشه تورو. من برات، پایه های صندلی میشم در جایی که تو، نقش صندلی رو داشته باشی. من رژ میشم، اینبار نه برای تو. برای خودم. برای اینکه کمی بیشتر، دست به دست لب هات بدم. من برات همون ...
نظرات