ازدواج و زناشوئی؛ دل دادن و دل کندن، عشق جنسی، وصال حقیقی

۰ نظر
گزارش تخلف
انسان شناسی و عرفان
انسان شناسی و عرفان

ازدواج و زناشوئی؛ دل دادن و دل کندن، عشق جنسی، وصال حقیقی

۲۸ - کل واقعه عشق جنسی و زناشوئی دو مرحله است: دل دادن و دل کندن . ولی بسیار اندکند کسانی که حاضرند دل بکنند الا به جبر و زور و زجر . تا آنجا که در این دل کندن چه بسا دوباره دل می رود. در حالیکه دل بایستی به معرفت و اختیار از جنس مخالف باز پس گرفته شود تا به صاحب اصلی اش یعنی خداوند سپرده شود تا دل به کمال حیات و هستی ارتقاء یابد. واینست وصال حقیقی و وجودی.

۲۹ - آدمی تا دل از جنس مخالف به صلح و دوستی، نکند نمی تواند او را دوست بدارد و لذا عاقبت آن به کینه و نفرت ابدی می رسد که این کینه دل را می می راند .

۳۰ - عشق به جنس مخالف و همسر به این دلیل محکوم به کینه و نفرت و انتقام است که عین عشق به خویشتن و خودپرستی است و خودپرستی ذاتاً بر بشر حرام است و انسانی که خود را می پرستد جبراً به عداوت با خویشتن می رسد و دشمن مصلحت ها و ارزشهای وجود خود می شود و این همان جنون حاصل از کفر و عشق جنسی است . الا اینکه انسان این عشق را قبل از تباهی تبدیل به احسن نماید یعنی تبدیل به عشق الهی کند که عشق به خالق است که عاشق انسان است زیرا انسان را خلیفه خود در جهان ساخته است و لذا عشق فقط او را سزاست و فقط اوست که به عشق انسان پاسخ مثبت می دهد و لاغیر .

استاد علی اکبر خانجانی
فلسفه آدم و حوا ص ۸

#ازدواج
#زناشوئی
#عشق_زناشویی
#وصال
#عشق_الهی

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

ازدواج و زناشوئی؛ دل دادن و دل کندن، عشق جنسی، وصال حقیقی

۰ لایک
۰ نظر

ازدواج و زناشوئی؛ دل دادن و دل کندن، عشق جنسی، وصال حقیقی

۲۸ - کل واقعه عشق جنسی و زناشوئی دو مرحله است: دل دادن و دل کندن . ولی بسیار اندکند کسانی که حاضرند دل بکنند الا به جبر و زور و زجر . تا آنجا که در این دل کندن چه بسا دوباره دل می رود. در حالیکه دل بایستی به معرفت و اختیار از جنس مخالف باز پس گرفته شود تا به صاحب اصلی اش یعنی خداوند سپرده شود تا دل به کمال حیات و هستی ارتقاء یابد. واینست وصال حقیقی و وجودی.

۲۹ - آدمی تا دل از جنس مخالف به صلح و دوستی، نکند نمی تواند او را دوست بدارد و لذا عاقبت آن به کینه و نفرت ابدی می رسد که این کینه دل را می می راند .

۳۰ - عشق به جنس مخالف و همسر به این دلیل محکوم به کینه و نفرت و انتقام است که عین عشق به خویشتن و خودپرستی است و خودپرستی ذاتاً بر بشر حرام است و انسانی که خود را می پرستد جبراً به عداوت با خویشتن می رسد و دشمن مصلحت ها و ارزشهای وجود خود می شود و این همان جنون حاصل از کفر و عشق جنسی است . الا اینکه انسان این عشق را قبل از تباهی تبدیل به احسن نماید یعنی تبدیل به عشق الهی کند که عشق به خالق است که عاشق انسان است زیرا انسان را خلیفه خود در جهان ساخته است و لذا عشق فقط او را سزاست و فقط اوست که به عشق انسان پاسخ مثبت می دهد و لاغیر .

استاد علی اکبر خانجانی
فلسفه آدم و حوا ص ۸

#ازدواج
#زناشوئی
#عشق_زناشویی
#وصال
#عشق_الهی