بیا ناز نکن ای افتابه پریناز
باران نم نم میبار د اما اینبار من تنها بدون تو در این کوچه قدم میزنم اشک هایم پنهان د ر گو.نه هایم قدم هایم خسته از نفس هایم وچشمانم بی تاب از نگاه هایت این بار من بودم و تونبودی اینبار من تنها گلها را میکشم تنها در دریای ستارگان شنا میکنم طوفان بیاید تنها در خودم فرو میروم نمیدانم کجایی اما بدان نبودت بد جور اتشم زد انقدر که دیگر در قلبم اسمی ازت نیست و توهم پیوستی به انهایی که بودن ونبودنشان تنها در یک ن تفاوت دارند
نظرات (۹)