آدمها بر سر چیزی که ندارن رقابت میکنن.
آدمها بر سر چیزی که نمیدونن تجارت میکنن.
آدمها دست هم رو میگیرن چون یا قراره هم رو تجارت کنن که من این کالا رو بالا آوردم یا دفتر نقاشی گیرت بیارن و با تمرین روی تو بشن داوینچی و ونگوگ.
آدمها شاید دیگه کمتر گول بخورن از هم اما هنوزم با رفاقتهاشون پی رقابت و با قضاوتهاشون پی تجارتند؛ هنوزم کسی این رو نفهمیده و بذارید بدون خنده بگم «بعضیهاشون سعی دارن این رفتار رو بعنوان دانشمندانه نگریستن جا بندازن».