سرگرمی و طنز ورزشی کارتون و انیمیشن علم و فن آوری خودرو و وسایل نقلیه آموزش موسیقی و هنر اخبار و سیاست حیوانات و طبیعت بازی حوادث مذهبی
باریکه ای از اشک وقتی گونه هایت را
طولانی یک بغض هنگامی صدایت را...

پر کرده بودم روزهای قبل در جانم
با پیک های خالی از مشروب٬ جایت را

بشقاب های شسته و ناشسته می گویند:
ای کاش می شد باز طعم دست هایت را...

آهنگ هایی گوش می گیرم که در خلوت
در من تداعی می کند حال و هوایت را

ای رفته! از یادم نخواهی رفت... در باران
هم شانه ام هستی نمی خواهم جدایت را

هم صحبتم هستی اگر در برف می خندم
هم شانه ام هستی که دارم ردپایت را...

یخ می زند در سردی دی ماه آغوشم
باریکه ای از اشک اکنون گونه هایم را...


مجتبا صادقی
/ دی ماه ۹۲
موسیقی و هنر