هنرمند زیبا و جوان ژانگ لینگ برای درمان بیماری مادرزادی پسرش " کل" به شهری که شش سال پیش بخاطر جدایی از دوست پسرش "هان دونگ لای" اونجارو ترک کرده بود برمیگرده وقتی " کل " گم میشه به طور تصادفی مردی رو میبینه که شبیه "هان دونگ لای" هست این منجر به ملاقات دوباره اونا و شروع یک رابطه پر سر و صدای عشق و نفرت میشود