قسمت
♧3-4 -1-2♧
(سریال اکیا)
همچی خیلی خوبه تا اینکه پدر عامر میاد و از پدر اکیا درخواست میکنه که آگه میخواد از از ورشکستگی نجات پیدا کنن دخترش یعنی اکیا با عامر ازدواج کنه
پدرش اکیا قبول نمیکنه
okeea_guzal
تا اینکه همچی خوبه برادر اکیا یعنی اوزان یه دختری رو میکشه عامر هم اونجاست به اکیا و خانوادش عامر میگه اگه اکیا با من ازدواج کنه شما رو از این درد سر نجات میدیم
okeea_guzal
کمال هم خیلی خوشحاله و در تکاپو برا حلقه خریدن و این جور چیزهاست
فردا آون روز اکیا به خاطر نجات برادرش پیشنهاد ازدواج کمال رو رد میکنه و با گریه آون جا رو ترک میکنه.
okeea_guzal
هر دو شون خیلی عذاب میکشن
5 سال بعد کمال مهندس معدن شده تو معدن در حال نظارته که یهو سنگ ریزش میکنه و دیگه اکسیژن وجود نداره
okeea_guzal