Sara Qedimova Picildashin lepeler
این ترانه قدیمی با صدای سارا_قدیموا یکی از زیباترین ترانه های آذری است که شنیده ام و آنچنان برایم زیبا و جان دار بود که معنای شعرش برای مهم شد هرچند بدون دانستن معنا هم تاثیری شگرف بر روح و روان شما خواهد داشت.
اصولا موسیقی که از دل برآید لاجرم بر دل نشیند و این ترانه آذری مصداق بارز همین نکته است.
امید که از شنیدنش لذت ببرید.
سپاس از هنرمند عزیز سودا برمایه که در ترجمه این ترانه زحمت کشید و لطف داشت.
Sara Qədimova
متولد (۳۱ می ۱۹۲۲ - ) یکی از خوانندگان آذربایجانی است.
وی فعالیت حرفهای خود را در سال ۱۹۴۱ به عنوان تکخوان مسلم ماقومایف در ارکستر فلارمونیک دولتی آذربایجان آغاز کرد. حسیناوغلو سارابسکی، خان شوشینسکی و سعید شوشینسکی از اساتید مشهور وی بودند.
وی در سال ۱۹۶۳ به عنوان هنرمند خلق آذربایجان نائل شد.
پچ پچه ها
پچ پچه ها، پچ پچه های موج های کوچک !
شاید شما حرفی با من دارید
سه شب است که رفیق عمر من
در آغوش دریا پارو میزند
فرزند کوچک مان را بالاخره خواباندم
ماه نورش را به روی گهواره ی او می پاشد.
از معشوق من پنهانی خبر داده اند ؛
پچ پچه ها، پچ پچه های موج های کوچک
شب میگذرد و ماه در افق عبور میکند
در سینه ی خزر سبز رنگ، مه میوزد
آه ای آب ها! زود باشید که دلتنگم
مژده دهید که قلب عاشقم، عجله دارد
ای آب های عزیز،راه را برای معشوق من باز کنید
او که برگردد، پیشانی بلند و رو سفیدم
چون که برای پسر طلایی" آبشرون "
با پیروزی برگشتن یک عادت است
Pıçıldaşın, pıçıldaşın ləpələr,
Bəlkə mənə bir sözünüz var sizin
Üç gecədir mənim ömür yoldaşim
Buruq qazır qucağında dənizin.
Körpəmizi yatırmışam indicə
Beşiyinə ay nurunu səpələr
Sevgilimdən xəbər verib gizlicə
Pıçıldaşın, pıçıldaşın ləpələr
Gecə keçir, ay dolanır üfüqdə
Göy xəzərin sinəsində meh əsir
Ah tez olun darıxıram, ey sular
Müjdə verin sevən qəlbim tələsir
Mavi sular sevgilimə yol verin
O qayıtsın alnım açıq üzüm ağ
Çünki qızıl Abşeronun oğlunda
Bir adətdir zəfərlərlə qayıtmaq