سرگرمی و طنز ورزشی کارتون و انیمیشن علم و فن آوری خودرو و وسایل نقلیه آموزش موسیقی و هنر اخبار و سیاست حیوانات و طبیعت بازی حوادث مذهبی
۱۳۹۸/۰۱/۰۲
BTL
Yasserop1
.....Dark and
پارت 1
سایه ها، هرزگاهی حضور سایه هارو حس می کنم؛ ترس وجودمو فرا می گیره و بدنم به لرزش در میاد.
همیشه قبل از مجازات شدن دیگران یه سایه ، یه وجود، یه سیاه چاله که انگار از ذهنم محو شده رو اونجا احساس می کنم.
اونا چی هستن؟
اینجا چی کار دارن؟
کسی اونا رو نمی بینه؟
اینا سوالاییه که بعضی وقتا بهش فکر میکنم ولی بیشتر روز باید لابلای درختا غذا پیدا کنم.
ما فقط توی خرابه ها اونم خیلی کم حرف می زنیم؛ انگار توی دشت و لابلای درختا حرف نزدن قانون شده؛
ولی چرا؟
اخیرا گذر زمان برام سریع تر شده. شب و روز احساس می کنم یکی خاطراتم رو داره می کشه بیرون.
اگه درست یادم باشه بیرون چند باری با بقیه حرف زدم، فکر کنم به همین خاطر مجازات شدم. از اون به بعد این قانون نانوشته تو مغزم شکل گرفت:<< که حرف زدن با دیگران غیر مجازه>>.
تا اینکه برای اولین بار با خودم فکر کردم شاید دلیل مجازات ، حرف زدن نباشه؛ شاید اون سایه که کنارشه ایستاده باشه.
من باید بفهمم....